مقدمه: دیروز در مرکز همایشهای بین المللی شهر توکیو، آقای واتانابه مدیر ژاپنی آزمونهای بین المللی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بارها لبخند رضایت را بر چهرهای جدی شرکت کنندگان سمپوزیم "پیزا و توانمند سازی معلمان" نشاند. گزارش او از نتایج برنامه بین المللی ارزشیابی دانش آموزان (پانزده ساله)- پیزا (PISA, 2013)[2] که توسط سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه [3] اوایل این هفته (سوم دسامبر 2013) منتشر شد، نشان میدهد که ژاپن پس از یک دهه دلواپسی و ناکامی در حفظ رتبه های خود در آزمون های بین المللی پیشرفت تحصیلی (پیزا)، این بار در گزارش پیزای 2013 به نتایج رضایت بخشی دست یافته است.
آقای واتانابه در فرازهایی از صحبتش به نقش "پژوهش در آموزش"، "تغییر برنامههای درسی برای بهسازی آموزش"، "توانمند سازی معلمان" و "رهبری آموزشی اثربخش" به عنوان عوامل اساسی موفقیت کشورهای با رتبه برتر در گزارش پیزای 2013 تاکید کرد. او بالاخره در دقایق پایانی سخنرانیش لبخند را بر چهره جستجوگر نگارنده نیز نشاند. آنجا که به طور مستدل و مستند توضیح داد: "گزارشهای پیزا، پژوهشهای بین المللی و تحقیقات وزارت علوم، فرهنگ و آموزش ژاپن نشان میدهد که "درس پژوهی" در بهسازی آموزش برای یادگیری اثربخش و موفقیت عملکرد دانش آموزان ژاپنی در پیزا موثر بوده است (Watanabe, 2013)."
نتایج گزارش پیزای 2013
گزارش این هفته برنامه بینالمللی ارزشیابی دانش آموزان(پیزا) نشان میدهد ژاپن از میان 65 کشور شرکت کننده مرتبه هفتم در سواد ریاضی، مرتبه چهارم در خواندن و مرتبه چهارم در علوم را به خود اختصاص داده است (PISA, 2013). نتایج این آزمون نشان می دهد که میانگین نمرات دانش آموزان نسبت به آزمون سال 2009 ، نیز بین ده تا بیست نمره بهبود یافته است و دانش آموزان بیشتری توانسته اند نسبت به آزمون های سال 2009 به پرسش های سطوح پنجم و ششم آزمون ها(پرسش هایی با سطوح دشواری بیشتر) پاسخ دهند. به علاوه عملکرد دانش آموزان دختر ژاپنی در آزمونهای ریاضیات و خواندن نسبت به دهه پیش بهتر است.
این در حالی است که دانش آموزان کانادایی، فنلاندی و استرالیایی در گزارش آزمون های پیزای 2013 رتبه های پیشین خود را در ریاضیات، علوم و خواندن از دست داده اند و از ژاپنی ها عقب مانده اند. در عین حال نتایج این آزمون نشان می دهد که دانش آموزان کره جنوبی و آلمان عملکرد بهتری نسبت به آزمون سال 2009 از خود نشان داده اند، رتبه های خود را حفظ یا ارتقائ داده اند و کوشش های مستمر معلمان آنها برای بهسازی آموزش موثر بوده است. دانش آموزان ژاپنی در آزمون سواد دیجیتالی از میان 32 کشور شرکت کننده مرتبه چهارم را در سواد دیجیتالی خواندن و مرتبه ششم را سواد دیجیتالی ریاضیات به دست آورده اند.
اگرچه این پژوهش همانند سایر آزمون های بین المللی نشان می دهد که ژاپنی ها در طراحی ، تفکر انتقادی، تحلیل مسائل پیچیده براساس تواناییهای فردی و علاقه به یادگیری علوم و ریاضیات و سازماندهی جو روانی سازنده و مشارکتی کلاس درس در برخی شاخص ها از میانگین کشورهای شرکت کننده در پیزا فاصله دارند، ولی نتایج این آزمون نشان می دهد که ژاپن در کاهش این فاصله نسبت به گزارش پیزای سال 2009 موفق بوده است. اگرچه وزارت علوم، فرهنگ و آموزش ژاپن علت این فاصله را تأکید زیاد دبیرستان ها بر انتقال دانش و نارسایی نظام ارزشیابی آموزشی و پیامدهای آزمون های ورودی دانشگاه اعم از دولتی، ایالتی و خصوصی ذکر می کند. در عین حال با ترویج درس پژوهی در دبیرستان ها کوشش های معناداری را برای بهسازی آموزش و شرایط یادگیری در مدارس متوسطه به عمل آورده است. نتایج این کوشش ها در بهسازی فرایند آموزش و یادگیری و بهبود نگرش وعملکرد دانش آموزی ژاپنی در ریاضیات و علوم گزارش پیزای این هفته تجلی یافته است.
شوک گزارش پیزای 2003 آغاز تغییر برای اصلاح
براساس دادههای پیزای 2000 دانشآموزان ژاپنی سال اول دورهی دوم دبیرستان(پایه دهم) از میان 31 کشور شرکتکننده مرتبهی هشتم در خواندن، مرتبه اول در ریاضیات و مرتبه دوم در علوم را به دست آوردند. در حالی که در مطالعه پیزا در سال 2003 با 40 کشور شرکت کننده، ژاپنی ها در ریاضیات از مرتبه اول به هشتم و در خواندن از مرتبه هشتم به چهادهم تنزل کردند. در توانایی حل مسأله که موضوع جدید سنجش در پیزای سال 2003 بوده است، ژاپنی ها مرتبه چهارم را به دست آورده اند.
این مطالعه نشان می دهد که ژاپنی ها درآزمون بین المللی سال 2003 در علوم مرتبه خود را نسبت به سال 2000 حفظ کرده اند ولی در خواندن شش رتبه و در ریاضیات پنج رتبه تنزل کرده اند. داده های پیزا در سال 2003 نشان می دهد که تنها حدود 32 درصد از دانش آموزان پایه دهم به محتوای درس ریاضیات علاقه مند هستند در حالی که میانگین این رقم در میان دانش آموزان کشورهای شرکت کننده درآزمون بیش از 53 درصد است. به علاوه دانش آموزان ژاپنی در مقایسه با سایر دانش آموزان کشور های شرکت کننده ساعات کمتری را برای مطالعه در خارج از مدرسه اختصاص می دهند(حدود 6 ساعت در مقابل 9 ساعت در هفته-میانگین سایر کشورها-).
مطالعه ی تیمز(TIMSS)[4] در سال 2003 برای پایه هشتم نیز کاهش ساعات مطالعه و انجام تکالیف درسی دانش آموزان ژاپنی در خارج از مدرسه را تأیید می کند. به علاوه علارغم تغییر برنامه درسی ملی، تعطیلی شنبه ها وکاهش ساعات کار مدارس، افزایش دروس اختیاری و ارایه فرصت های یادگیری تلفیقی که از سال تحصیلی 2002 به اجرا درآمد، بسیاری از دانشآموزان ژاپنی همچنان از زندگی در مدرسه راضی نیستند و میان میزان رضایت دانشآموزان از زندگی در مدرسه با افزایش سنوات تحصیلی آنها همچنان رابطهی معکوس وجود دارد. برای مثال مطابق پژوهش وزارت آموزش و علوم ژاپن در سال 2005 ، به ترتیب 75، 69، 54،46، و 64 درصد دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی گفته اند که درس های علوم، ریاضیات، زبان ژاپنی، مطالعات اجتماعی و مطالعات تلفیقی را دوست دارند. در حالی که این ارقام برای دانش آموزان سال سوم دوره اول دبیرستان (پایه نهم) به ترتیب به 52، 36، 29، 37، و 51 کاهش یافته است. به علاوه در آزمون پیزا درسال 2006 با 57کشور شرکت کننده، دانش آموزان ژاپنی با یک رتبه تنزل در خواندن و چهار رتبه تنزل در ریاضی و علوم به ترتیب حائز رتبه های 15، 10، و6 شدند.
جامعه ژاپن با تحلیل نتایج آزمون های بین المللی تیمز و پیزا به سرعت به استانداردهای تازه برنامه درسی ملی که از سال 2002 به اجرا درآمده است، واکنش نشان داد و رسانه های گروهی خواستار بازاندیشی در برنامه درسی مدارس شدند. نخست وزیر در اولین اقدام، شورایی را مسول بازبینی اجرای برنامه درسی ملی کرد. این شورا، در اولین گزارش خود به دولت در ژانویه2007، خواهان تجدید نظر در استاندارهای برنامه درسی ملی شد و به طو مشخص به دولت توصیه کرد که بیش از پیش به پرورش حرفه ای معلمان از طریق درس پژوهی توجه کند. تغییراتی را دنبال کند که به اصلاح آموزش و عملکرد دانش آموزان منجر شود و ساعات کلاس درس و محتوای آنها را به شرایط پیش از سال 2002 برگرداند.
اگرچه گزارش حاضر تا حدود زیادی به نقد برنامه درسی ملی که از سال 2002 به اجرا درآمد پرداخته است ولی این انتقادات به معنی رویگردانی ژاپنی ها از محورهای اساسی سند برنامه درسی ملی نیست. آنها بر این باورند که برنامه درسی ملی تحول مثبتی در فرایند بهسازی مناسبات پیچیده آموزش مدرسه ای بوجودآورده است و به ترویج رویکرد فرهنگی به تربیت یاری رسانده است. اجرای این توصیه ها موجب شد تا موقعیت دانش آموزان ژاپنی در آزمون های بین المللی که جامعه ژاپن حساسیت ویژه ای به آن دارد بهبود نسبی پیدا کند. برای نمونه نتایج پیزای 2009 با 65 کشور شرکت کننده نشان می دهد که وضعیت دانش آموزان ژاپنی در علوم و ریاضی یک رتبه و در خواندن هفت رتبه نسبت به آزمون سال 2006 بهبودی یافته است.دانش آموزان ژاپنی در این آزمون در خواندن، ریاضی و علوم به ترتیب رتبه های 8، 9، و 5 را به دست آوردند.
اصلاحات آموزشی و برنامه درسی
اصلاحات آموزشی و درسی در ژاپن دوره های مختلفی را تجربه کرده است. مهم ترین آنها 1)اصلاحات می جی در سال 1868 و بنیانگذاری نظام آموزشی 6-3-3-4 با مدیریت و سرمایه گذاری دولت مرکزی؛ 2) تحولات پس از جنگ جهانی دوم از سال 1945، تبین وظایف دولت در تامین آموزش عمومی و اجباری برای 9سال در قالب مدارس عمومی، تدوین اولین برنامه درسی ملی در سال 1958 و بهسازی آن در سال 1969؛ 3) بازبینی پیامدهای رشد سریع اقتصادی و تغییرات مورد نیاز در برنامههای آموزشی ودرسی از سال 1974 وتدوین برنامه درسی ملی تازه در سال 1979و حمایت از گسترش موششات آموزشی خصوصی به ویژه در آموزش عالی؛ 4) تشکیل شورای اصلاح برنامه های آموزشی و درسی (1987-1984) در دفترنخست وزیر(یاسوهیروناکازونه) برای بررسی گسترده مسائل آموزش عمومی، متوسطه و دانشگاهی انجام داد که مبنای تدوین و اجرای برنامه درسی ملی تازه ای از سال 1989 شد.
تحولات برنامه های درسی دهه های 50 و 60 عمدتاً با نگاه به تجربه های جهانی و به ویژه پیشرفت های آمریکا و اروپا بود در حالی که باسازی برنامه درسی در دهه های 70 و پس از آن بیشتر دارای نگاه درونی و توجه به نیازهای ملی و منطقه ای ژاپن است. ارزیابی نگارنده نشان میدهد کهاصلاح برنامه درسی برای دستیابی به هدف فوق در عمل زمینهی بهبود آموزش اخلاق، اجرای برنامههای درسی در جهت بینالمللی کردن آموزش و پرورش، حرکت به سوی انعطافپذیری برنامههای درسی و تأکید بر بهسازی آموزش و پرورش حرفهای معلمان، در عمل با موفقیت بیشتری را فراهم آورده است. اگرچه ژاپن هنوز در راه تغییر روشهای ارزشیابی آموزشی درسطوح پیش دانشگاهی، پیامدهای آزمون ورودی دانشگاه ها، کاهش تمرکز و بازنگری سازمان و مدیریت آموزش و پرورش با مسائل جدی روبرو است.
سند برنامه درسی
وزارت آموزش و پرورش ژاپن با استناد به این نتایج و تجربهی اصلاحات آموزشی در دورههای گذشته و نیازهای روز مربوط به بهسازی برنامهریزی آموزشی و درسی، شورای مرکزی آموزش و پرورش را مأمور بررسی برنامههای آموزشی و درسی دورههای مختلف آموزش و پرورش که معمولاً در سه ترم تحصیلی وشامل 240 روز زندگی آموزشی است، کرد. تلاشهای این شورا و کوششهای فشردهی دیگری که در دو دهه اخیر در ژاپن انجام گرفت، در واقع به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤال بود که "چگونه میتوان برنامههای آموزشی و درسی مدارس ژاپن در قرن بیست و یکم را بازنگری و بازسازی کرد و آن را با نیاز های جامعه دانش بنیاد و یادگیرنده سازگار نمود". به عبارت دیگر، شورای بررسی برنامههای آموزشی و درسی به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی بود که اساساً در دنیای اطلاعات و ارتباطات، چه چیزی ارزش آموختن و صرف وقت در مدرسه را دارد؟ آموزش با رویکرد تربیتی چگونه محقق می شود؟
سند تحول آموزش و پرورش، روش اداره ی مدارس، ویژگیهای معلم و نقش او در فرایند آموزش و یادگیری و برنامهریزی درسی، مناسبات اجتماعی معلمان و دانش آموزان در مدرسه، ارتباط خانه و مدرسه و تاثیر آن بر پرورش دانش آموزان، جامعه و ارتباط آن با مدرسه، هماهنگی برنامه درسی ملی و انتظارات جامعهی جهانی، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، چالشهای اجتناب ناپذیر آن در آموزش و پرورش و میزان اصلاحات برنامهی درسی ملی را روشن میسازد. این سند محورهای و استانداردهای اساسی تحول واصلاح برنامههای آموزشی و درسی را به شرح زیر ارائه داده است.
1- بازسازی برنامه درسی ملی با تأ کید بر رویکرد تلفیقی و بین رشتهای، هوشمند سازی برنامه های درسی، افزایش قابلیت انطباق با نیازهای دانش آموزان و بازنگری و پرهیز از یکسان سازی و به رسمیت شناختن تفاوت ها و تنوع های محلی و منطقه ای(Hybrid Curriculum)
2- تأکید بر مهارتهای بهرهگیری از دانش و اطلاعات و حرکت از آموزش به یادگیری و به کارگیری آموخته ها و کوشش برای بهسازی مستمر سناریوهای فرهنگی آموزش در عمل (Cultural Scripts of Teaching)
3- بهرهگیری بیشتر از روشهای آموزش فعال با تأکید بر پرورش تفکر انتقادی، مهارتهای حل مسئله و کاهش نقش حافظه و گسترش یادگیری مبتنی بر پروژه و به کارگیری دانش (Teach Less Learn More)،
4- توجه بیشتر به نیازها، تفاوتها و تواناییهای فردی دانشآموزان در مدارس و تأکید بر خود آموزی،
5- گسترش آموزش مبتنی بر فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاکید بر این مهم که دانش آموزان با آموخته های خود چه کار می توانند بکنند،
6- پرورش حرفهای معلمان متناسب با فناوریهای نوین و نیاز های جهان امروز از طریق درس پژوهی و با تاکید بر تمهید شرایط برای بهسازی آموزش و پرورش حرفه ای معلمان در فرایند آن ) (Teaching, Rather Than Teacher
7-تاکید بر تفاوت، حقوق و توانایی های فردی دانش آموزان و ترویج رویکرد حق اندیش (حقوق مدار Right-oriented Curriculum) در طراحی برنامه درسی همراه با نقد تکلیف اندیشی(وظیفه مدار Assignment-oriented Curriculum) در برنامه درسی، و
8- توجه بیشتر به پرورش اخلاق، مهارتهای زندگی، آموزش های شهروندی محلی، ملی، منطقه ای و جهانی و پرورش کودکان تاب آور(Resiliency Child).
سیاست های سند برنامه درسی مبنای تدوین و بازنگری برنامه های درسی ملی در دهه گذشته بوده است و به دنبال شوک پیزا در سال 2003 بازبینی و اصلاح شده و با مطالعه نتایج بازبینی ها مبنای تدوین تازه ترین برنامه درسی ملی ژاپن شد که از آوریل 2012 به اجرای سراسری گذاشته شده است.
درس پژوهی الگویی برای تغییر برنامه درسی، بهسازی آموزش و عملکرد دانش آموزان
گزارش این هفته پیزا و وزارت علوم و آموزش ژاپن ترویج درس پژوهی در مدارس ژاپن را یکی از عوامل موثربهبود عملکرد دانش آموزان در پیزای 2012 نسبت به 2009 می داند(Watanabe,2013). در این گزارش ها مستندات عینی از مدارس و کلاس های درس ارائه شداه است تا نشان دهد که چگونه درس پژوهی به معلمان و دانشآموزان کمک می کند تا انتظارات واقعبینانه و دست یافتنی از برنامه درسی ملی را در ذهن خود ترسیم کنند، نسبت به آنها شناخت دقیقتری پیدا کنند و با نگرش سازنده ای شاخصهای رفتاری معینی را برای ارزشیابی از برنامه درسی طراحی کنند، مهارتهای تفکر و سازماندهی تجربه ها را در خود تقویت کنند و آموختههای خود را بیش از پیش با واقعیتهای زندگی اجتماعی مرتبط سازند. و بر اساس مهارتهای یادگیری مؤثرمبتنی بر فناوری های نوین، یادگیری خود را به جهان خارج گسترش دهند.
در این شرایط معلمان و دانش آموزان احساس میکنند که لازم است بیش از پیش از یکدیگر بیاموزند، با دیگران در ارتباط باشند، زبان، علائق و تواناییهای مشترکی را در مدرسه سازماندهی کنند، و در تدوین هدفهای مشترک در برنامهها، موضوعات و روشهای تدریس به کمک یکدیگر بشتابند. معلمان در این شرایط به شدت احساس نیاز میکنند که آموزش ببینند و از تجربههای دیگران بیاموزند. زیرا، بسیاری از معلمان بر این باورند که در سند برنامه درسی نقش آنها تغییر کرده است و طراحی برنامه درسی در مدرسه را متناسب با علاقه، نیاز و توانایی دانشآموزان بسیار دشوار ارزیابی کرده و بعضاً خارج از توانایی حرفه ای خود می بینند.
تجربه ژاپن در تغییر برنامه درسی ملی برای بهسازی آموزش و عملکرد دانش آموزان و واگذاری تولید محتوا و تدوین کتاب های درسی به بخش خصوصی و نظارت بر عملکرد آنها، بهبود مناسبات اجتماعی مدرسه، و ترویج رویکرد بین رشته ای و تلفیقی در اصلاح برنامههای درسی، توجه هم وزن به فرایندها و پیامده، و الگوی بهسازی مداوم عمل آموزشی و توانمند سازی حرفه ای معلمان "درس پژوهی" که به مثابه فرهنگ حرفه ای آموزش و یادگیری ترویج می شود، میتواند برای برنامهریزان آموزشی و درسی ایران آموزنده باشد.