زمانی نه چندان دور، بیشتر کودکان هرگز به پیش دبستانی نمی رفتند، آنها تمام سالهای قبل از دبستان را صرف بازی با همسالان، عروسک ها، توپ، خاک و سنگ می کردند. اما امروزه وضع تا حد زیادی تغییر کرده است، خانواده مدرن امروز، آموزش پیش دبستانی را جزو جدایی ناپذیر مسیر تحصیلی کودک می داند. مراکز آموزش پیش دبستان نیز برنامه های آموزشی متعددی دارند از آموزش مفاهیم پایه ریاضی و علوم گرفته تا زبان آموزی. بچه های 5-6 ساله وقت زیادی را صرف مشق نوشتن، لوحه نویسی و رنگ کردن مدل های نقاشی می کنند و والدین اغلب در محافل خانوادگی از قابلیت های زبان آموزی و حساب و ریاضی کودکانشان صحبت می کنند. اما آیا به راستی این روش آموزش پیش دبستانی مفید است؟
رابرتا گالینکوف1، نوسنده کتاب " انیشتین، فلش کارت نداشت: کودکان چگونه می آموزند و چرا کودکان باید بیشتر بازی و کمتر حفظ کنند"2، معتقد است که تحقیقات نشان می دهد آموزش های علمی- آموزشی پیش از دبستان بیشتر از آنکه تاثیرات بلند مدت در موفقیت تحصیلی کودکان داشته باشد، مسبب ایجاد اضطراب و نگرانی در اطفال است.
به عقیده مارتا ای. ماک3، استادیار دانشکده آموزش دانشگاه روکستر وارنر4، کودکان بیش از آنکه از طریق تمرین مهارت های خاص در برنامه های درسی از پیش تعیین شده، بیاموزند، از طریق بازی کردن، ارتباط با همسالان و برخورداری از محبت و توجه والدین و مربیانشان یاد می گیرند. کودکان از زندگی واقعی درس می گیرند و نه از برنامه درسی.
کارشناسان روان شناسی رشد بر این باورند، درست است که کودکان در مراکز پیش دبستانی از طریق برنامه های علمی- آموزشی، ریاضی و زبان می آموزند اما این مهارت ها را به قیمت از دست دادن مهارت های ارتباطی و اجتماعی کسب می کنند. کودکانی که در برنامه هایی با محوریت بازی شرکت می کنند، در تحصیل خود نیز موفق تر عمل می کنند اما کودکانی که در دوران کودکی با ریاضی و زبان آموزی اشباع شده اند، در بسیاری از مهارت های اجتماعی و ارتباطی، عقب تر از سایر کودکان هستند و اغلب عزت نفس پائین تری دارند.
پرواضح است که این عقیده مخالفان زیادی نیز از بین مدافعان آموزش پیش دبستانی دارد. برای مثال شرلی میس5، مدیر یکی از مراکز آموزشی پیش دبستانی، بر این باور است که ذهن کودکان مانند اسفنج است و برای موفقیت کودک در آینده، باید سعی کنیم هر چه بیشتر و بیشتر ذهن او را با مهارت ها و دانش پر کنیم. کودکان قادر به جذب هر چیز و یادگیری هر مطلبی هستند به شرطی که با روش درست و مناسبی به آنها آموزش داده شود. البته او اذعان می کند که این برنامه آموزشی مناسب کودکان پر جنب و جوش نیست و برای کودکانی مفید است که قادر باشند دست کم به مدت 20 تا 30 دقیقه در یک جا بنشینند.
امروزه با همه گیر شدن دانش عمومی به خصوص در زمینه روان شناسی، بسیاری از والدین با مفاهیم و اصطلاحات روان شناسی رشد آشنایی پیدا کرده اند و اگر از آنها بپرسیم، خواهند گفت که کودک باهوشی دارند که بیشتر از سن و سالش می فهمد، آمادگی تحصیلی بالایی دارد، از خود نبوغ و استعداد زیادی نشان می دهد و مراحل رشد خود را به سرعت پیموده و از این نظر آماده یادگیری مفاهییم ریاضی و زبان آموزی است. اما حقیقت این است که گرچه بسیاری از کودکان امروزه باهوش تر از کودکان نسل های قبل هستند اما این هوش و استعداد لزوما به این معنا نیست که آماده یادگیری آکادمیک هستند و نیازی به تقویت مهارت های اجتماعی ندارند. اغلب این ادعاها از طرف والدینی مطرح می شود که احاطه کافی به مباحث روان شناسی رشد ندارند و هنوز به اهمیت رشد همه جانبه و نه فقط رشد ذهنی و شناختی کودکان پی نبرده اند. یک کودک سالم، کودکی است که از نظر شناختی، عاطفی، اجتماعی و جسمی همگی به حد سن و سالش به تکامل رسیده باشد و یکی بدون دیگری به سلامت او کمک نمی کند.
آموزش پیش دبستانی البته مفید است به شرطی که برنامه ریزان آموزشی این مراکز به نقش و اهمیت بازی، و وقت آزاد واقف باشند. کودکان در این مراکز برای آموختن مفاهیم ریاضی و زبان تحت فشار قرار نگیرند، بیشتر وقت خود را صرف مشق نوشتن و تمرین خط نکنند، کودکان آزاد باشند با همسالان خود یا به تنهایی با اسباب بازی ها بازی کنند، قوانین بازی گروهی و مشارکت جمعی را به طور طبیعی بیاموزند، تخیل و قوه خلاقیت خود را در خلثق آثار هنری و نمایش نشان دهند. ورزش، جنب و جوش و بازی آزاد به عنوان بخش مهم و حساس رشد کودک مهم شمرده شود و برنامه آموزشی این مراکز رشد همه جانبه کودک را در نظر گیرد و از مسابقه برای آموزش آکادمیک کودکان زیر سن دبستان اجتناب کند.