در وزارتخانه آموزشوپرورش بیشتر از ٥٢ درصد کارکنان و معلمان زنان هستند. از این لحاظ احتمالا این وزارتخانه تنها دستگاهی در دولت است که تعداد زنان استخدامی در آن بیشتر از مردان است. براساس آمارها تعداد کل معلمان و کارکنان این وزارتخانه یکمیلیونو ١٣ هزار نفر است که از این تعداد ٤٨١ هزار نفر را معلمان و کارکنان مرد و ٥٣٢ هزار نفر را کارکنان و معلمان زن تشکیل میدهند؛ اما چینش جنسیتی در ساختار مدیریتی این وزارتخانه کاملا برعکس است، بهگونهای که بین معاونان این وزارتخانه فقط یک معاون زن دیده میشود و هیچیک از مدیران کل آموزشوپرورش در استانهای کشور از بین زنان انتخاب نشدهاند.
پس از آنکه حضور وزیر زن در کابینه دولت دوم روحانی منتفی شد، رئیسجمهوری مصوبهای از شورای عالی اداری را به همه وزارتخانهها و دستگاههای دولتی ابلاغ کرد که قرار شد براساس آن حداقل ٣٠ درصد پستهای مدیریتی به زنان اختصاص داده شود، به این شکل قرار بود نبودن وزیر زن در کابینه را در ساختارهای مدیریتی جبران کنند تا هم ماجرای تجربه مدیریتی زنان حل شود و آنها بالاخره بتوانند با شکستن سقف شیشهای جایگاه مدیریتی را تجربه کنند و هم دولت بتواند حداقل بخشی از مطالبات زنان را محقق کند. در این جدال، هم شهیندخت مولاوردی، دستیار حقوق شهروندی ریاستجمهوری و هم معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و هم نمایندگان مجلس و شورای شهر و فعالان حوزه زنان در هر سخنرانی و مصاحبهای روی این خواسته ایستادگی کردند. ابتکار در اولین سفر استانی خود در این جایگاه عنوان کرد: براساس مصوبه و ابلاغ شورای عالی اداری تا پایان برنامه ششم، ٣٠درصد پستهای مدیریتی در همه سطوح در اختیار بانوان قرار میگیرد. او همچنین در نشست خبری خود عنوان کرد: «این سهم ٣٠ درصدی زنان بهصورت جدی دنبال میشود».
زنان و سهم ٣٠ درصدی
در تصویبنامه شورای عالی اداری که به امضای حسن روحانی رسیده، خطاب به تمامی وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی آمده: شورای عالی اداری به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور با هدف بهرهگیری از توانمندیهای زنان و جوانان مستعد کشور برای تصدی پستهای مدیریت حرفهای و افزایش سهم و نقش آنان در مدیریت اجرائی کشور، دستورالعمل اجرائی نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفهای را اصلاح و تصویب کرد. در تبصره شش که به ماده دو تصویبنامه تیرماه سال ٩٥ هیئت دولت الحاق شده، آمده است: بهمنظور بهرهگیری از ظرفیت زنان و جوانان توانمند کشور برای تصدی پستهای مدیریتی، میزان تجربه مورد نیاز برای تصدی هریک از سطوح مدیریت حرفهای (از تجربه خدمت دولتی) درباره زنان و کارمندان کمتر از ١٥ سال سابقه، در مواردی که سایر شرایط احراز شده باشد، به دوسوم زمان پیشبینیشده از سوی شورای راهبری توسعه مدیریت دستگاه تقلیل مییابد.
در تبصره دوم الحاقی به ماده پنج نیز آمده است: تا پایان برنامه ششم توسعه نسبت مدیران زن در پستهای مدیریتی به ٣٠ درصد افزایش یابد. سهم هریک از دستگاههای اجرائی برای انتصاب مدیران زن با درنظرگرفتن شرایط و ویژگیهای هر دستگاه، از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور و با هماهنگی دستگاه اجرائی ذیربط تعیین و ابلاغ خواهد شد. حالا در چنین شرایطی و با رویکارآمدن سیدمحمد بطحایی شرایط چگونه است و بطحایی چه باید بکند؟
سیدمحمد بطحایی حالا وزیر آموزشوپرورش است. او با ٢٣٨ رأی موافق در مجلس، موفق به کسب آرای بالایی شده است و میتواند با پشتوانه محکمی روی صندلی بنشیند. سیدمحمد بطحایی (متولد ۱۳۴۲ در تهران) سیاستمدار ایرانی، رئیس مرکز ملی نظارت راهبردی سازمان برنامهوبودجه کشور و سرپرست سابق وزارت آموزشوپرورش جمهوری اسلامی ایران است، وی پیش از این قائممقام وزیر و معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش بوده است. وی سالها معاون دبیر کل شورای عالی آموزشوپرورش، مهمترین نهاد قانونگذاری در وزارتخانه بوده، همچنین معاونت برنامهریزی و نظارت در دفتر ستادی، مسئول آموزش در سرپرستی مدارس خارج از کشور، مدیریت واحدهای آموزشی، معلمی، دبیری و امور تربیتی را نیز در کارنامه خود دارد. از نظر سیاسی، او را نزدیک به اصولگرایان میدانند و منتقدانش معتقدند انتخاب او صرفا انتخاب وزیری بدون قدرت چانهزنی و بدون حاشیه است. وزارت آموزشوپرورش را جزء مهجورترین و شاید خستهترین وزارتخانهها میدانند. مشکلات انباشتهشده این وزارتخانه و همچنین نبودن همت برای رفع آن، باعث ایجاد گرههای کور در آموزشوپرورش شده است. سالها جابهجانشدن مدیران میانی آموزشوپرورش و از طرفی مشکلات معیشتی معلمان، آنها را برای فکرکردن بدون مشکل به حرفهشان محدود میکند. گزینشهای سلیقهای، تنبیههای مکرر دانشآموزان، مدارس کپری، مشکلات کتب درسی و نبود صندلی متناسب با دانشآموزان فقط بخشی از مشکلات آموزشوپرورش است و در سالهای گذشته بدنه مدیران این سازمان نشان داده تمایلی به ترمیم وضع موجود ندارد. در اولین روزهای حضور بطحایی در آموزشوپرورش، انتظار زنان از او چیست؟
مردان به جای زنان در آموزشوپرورش
هنوز یک هفته از مراسم رأی اعتماد به کابینه نگذشته بود که سیدمحمد بطحائی در حکمی «مجتبی زینیوند» را به سمت معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی و خانواده و در حکم دیگری «شاپور محمدزاده» را به سمت مشاور وزیر و مدیرکل دفتر وزارتی منصوب کرد. این جابهجایی اجرای مصوبه دولت درباره انتصاب معاونان زن در وزارتخانهها بهصورت معکوس بود و بطحایی یک مرد را جایگزین مرضیه گرد کرد. مرضیه گرد از جمله نیروهای نزدیک به دولت بود که زمان احمدینژاد در دانشگاه فنیحرفهای بهدلیل نزدیکی به اصلاحات مورد توبیخ قرار گرفت. از طرفی زنان شرایط را در آموزشوپرورش نگرانکننده میدانند، یکی از سه زن شورای معاونان حذف شده و همچنین خبرهایی درباره جابهجایی مهناز احمدی، مدیرکل امور زنان و خانواده، نگرانی فعالان حوزه زنان و همچنین مشاوران آموزشوپرورش را بههمراه داشته است. اولین جابهجایی بطحایی به مذاق زنان خوش نیامد، مرضیه گرد جدا از زنبودن، کارنامه موفقی از خود ارائه داده بود.
از طرفی شیوهنامه استخدامی دانشگاه معلمان شهید رجایی نیز به طرز عجیبی، غریب به نظر میآمد. در فهرست بیماریهای عنوانشده که فرد را از معلمشدن محروم میکرد، چند بیماری مثل سنگ کلیه و مسائلی از قبیل داشتن لهجه و همچنین بخش مربوط به بیماریهای زنان باعث شگفتی و اعتراض همگان شد. در فهرست بیماریهای ممنوعه برای زنان، مشکلاتی مانند اختلالات زنانگی، موهای زائد صورت، بلوغ زودرس یا دیررس، سابقه جراحی بیماریهای رحمی، ناباروری، کیستهای تخمدانی، اندومتریوزیس و آمنوره متعاقب صدمات مغزی، سرطانهای سینه، رحم، تخمدان، سرویکس، وولو و هر نوع بدخیمی دیگر در هر جای بدن نیز ممنوعیت استخدام بههمراه داشت. این مسئله باعث اعتراض گسترده زنان شد و وزیر آموزشوپرورش که هنوز بهصورت کامل روی صندلی وزارت مستقر نشده بود، مجبور شد به این ماجرا واکنش نشان دهد. بطحایی عنوان کرد مشکلی برای حضور زنان در آموزشوپرورش وجود ندارد. هیچ محدودیت جنسیتی برای استخدام بانوان در آموزشوپرورش وجود ندارد و در این رابطه مصوبهای نداشتهایم. در ارائه این شیوهنامه یک بدسلیقگی شده بود و پیوست محورهای مصاحبه و معاینات پزشکی که بخشی از آن مربوط به تشکیل پرونده پزشکی است، از سوی مرکز برنامهریزی و منابع نیروی انسانی وزارتخانه منتشر شده بود.
هیچ زنی مدیر نیست
جمعیت زنان شاغل در آموزشوپرورش ١٧,٧ درصد بیشتر از مردان است، اما هیچ پستی در سطح معاون وزیر یا مدیرکل در استانها به زنان اختصاص ندارد. آمارهای چند شهر را با هم مرور میکنیم؛ در استان تهران از تعداد ٥٨هزارو ٨٧١ نیروی استخدامی و پیمانی ٤٢هزارو ٤٦٩ نفر زن و ١٦هزارو ٤٠٢ نفر مرد هستند. اما زنان در جایگاه مدیریتی تقریبا هیچ جایی ندارند. این مسئله درباره استان اصفهان با ٢٩هزارو ٧٣٩ نیروی زن و ٢٢هزارو ٨٦٨ نیروی مرد نیز صدق میکند، اوضاع در استان البرز با ١٣هزارو ٤٩٦ نیروی زن و ششهزارو ٩٤٦ نیروی مرد، باز هم به همین منوال است. تلاش برای صحبت با مسئولان آموزشوپرورش دراینباره به جایی نرسید، اما تنها پاسخ دریافتی از همه کسانی که برای گفتوگو با آنها تلاش کردیم این بود: اجازه بدهید، اتفاقات خوبی خواهد افتاد و حضور زنان را در بدنه مدیریتی آموزشوپرورش لحاظ میکنیم.
زنان بیشترین سهم را در ساختار آموزشی کشور و در وزارتخانه آموزشوپرورش بر عهده دارند اما هنوز آنطور که انتظار میرود، فرصت مدیریتکردن به آنها داده نشده است. احتمالا بههمیندلیل نسبت حضور زنان به مردان در این وزارتخانه بود که این وزارتخانه از اصلیترین گزینهها برای گماشتن وزیر زن بود. با این حال به نظر میرسد چندان دور از انتظار نباشد اگر زنان بیشتری در این وزارتخانه به سمتهایی مانند معاونت و مدیرکلی برسند. در این زمینه باید منتظر نوع چینش نیروها ازسوي وزیر جدید ماند. این بخشی از مطالبهگری زنان پس از انتخابات است؛ آنها گفتند رأی میدهند، اما از همان ابتدا گفتند لحظهای از مطالبهگری دست بر نخواهند داشت. بطحایی در اولین جابهجایی خود یک مرد را جایگزین زنی موفق کرد؛ این جایگزینی شاید دلیل حرفهای داشته باشد، باید دید آیا بطحایی در ادامه برای تحقق وعده ٣٠درصدی در وزارتخانهای که زنان به نسبت مردان در اکثریت هستند، اقدام خواهد کرد. زمان مشخص میکند.