بهتر است برای پاسخ دادن،به دانشآموزان فرصت کافی بدهید.تحقیقات نشان میدهند که«سه ثانیه»بهترین زمانی است که میتوان برای پاسخ به یک سؤال درنظر گرفت.اگر کودکی سریعا گفت:«نمیدانم»به او فرصت بیشتری برای فکر کردن بدهید. بهعلاوه،میتوانید بعد از منتظر شدن، به او سرنخ بدهید.برای مثال صداهای آغازین کلمه موردنظر یا چند کلمه از پاسخ را بهعنوان تشویق به او بگویید. درضمن،قبل از اینکه سؤالات بعدی را بپرسید،برای پاسخ به سؤال طرح شده،کمی صبر کنید.اگر کودک پس از تکرار ساده و کلمه به کلمه سؤال،باز هم نتوانست پاسخ دهد،جملهبندی سؤال را تغییر دهید.
دخالت دادن روانشناسی رشد و یادگیری در آموزش
یافتههای علم روانشناسی رشد و یادگیری،حاوی پیامها و رهنمودهایی هستند که میتوان آنها را در آموزش هر موضوع درسی مورد استفاده قرار داد؛زیرا روانشناسی رشد و یادگیری،رابطه «هدفهای تربیتی»و«سن مناسب کودک»را برای نیل به این هدفها معین میکند،قابل حصول بودن هدفها رت ئر نظر میگیرد،شرایطی را که برای یادگیری لازم است معنی میکند،زمان لازم را برای رسیدن به هدف یا هدفها درنظر میگیرد و توجه معلمان را به تفاوتهای فردی دانشآموزان و پیروی از این اصل که«هر کودکی میتواند یاد بگیرد»جلب میکند.
فعالسازی دانشآموزان
در روشهای سنتی،رویه معلم آن است که قواعد و اصول را حاضر و آماده به دانشآموزان تحویل دهد و دانشآموزان هیچگونه نقش و فعالیتی در کشف این اصول و قواعد ندارند.اما معلم میتواند با رویکرد فعالسازی، دانشآموزان را به فعالیت و مشاهده وادار تا دست به تجربه بزنند و به اکتشاف ترغیب شوند.
پیوند دادن درس با زندگی
از ویژگیهای آموزشهایی که با زندگی و محیط پیرامون پیوند ندارند، یکی ااین استک شوقانگیز نیستند و دانشآموزان دلیل و انگیزهای برای آموختن مواد اینگونه آموزشها احساس و مشاهده نمیکنند،اما اگز زمینهای فراهم شود که دانشآموزان آثار و کاربرد آموختههای خود را در زندگی و محیط اطراف خود مشاهده کنند،یادگیری برای آنها معنیدار میشود.
ارتباط دادن موضوعات درسی به یکدیگر
در روشهای سنتی،بهطور معمول یک موضوع درسی به تنهایی و بیارتباط با سایر موضوعها آموزش داده میشود. ریاضیات،علوم،ادبیات و سایر دروس،مرزو و جه مشترکی با یکدگیر ندارند.در این نوع آموزشها هدفها و مهارتهایی را که میتوانند بهطور مشترک دنبال و تقویت شوند،مدنظر قرار نمیدهند.اما رویکرد ارتباط دادن موضوعات درسی به یکدیگر،بین یک موضوع درسی مثل ریاضیات،با موضوعات دیگر مثل ادبیات و جغرافیا پیوند متقابل برقرار کند.
استفاده از بازیها و سرگرمیهای آموزشی
نهضت آموزش و پرورش پیشرو در اروپا و آمریکا در نیمه اول قرن بیستم پا گرفت،نقش بازی و سرگرمیهای آموزشی را در آموزش به خوبی نشان داد. در این میان،کوششهای خانم ماریا مونته سوری در استفاده از بازی در امور آموزشی و پرورشی شهرت جهانی دارد. معلمان میتوانند به اقتضای موضوع درسی،پایه و دوره تحصیلی،از انواع بازیها و سرگرمیهای آموزشی استفاده کنند.
رویکرد جالب همکاری والدین
والدین همواره نگران پیشرفت تحصیلی و رشد تربیتی فرزندان خود هستند و بهطور بالقوه انگیزه و آمادگی کافی برای همکاریهای مؤثر و مفید با معلمان و مدرسهها را دارند.بنابراین معلمان میتوانند با برقراری ارتباط صمیمانه با والدین،همکاری آنان را در این زمینه جلب میکنند.
ارزشیابی مستمر از دانشآموزان
امتحان یا ارزشیابی یکی از عناصر مهم فرایند آموزش و پرورش است که اطلاعات اساسی را برای تعیین سطح کارایی و بهبود شرایط آموزشی فراهم میسازد.برای اینکه اطلاعات به دست آمده مفید واقع شوند،وسایل آموزشی، روشها،هدفهای آموزشی و ویژگیهای دانشآموزان رابطه مستقیم داشتهباشند.