1394/10/24 2600

آموزش‌ و پژوهش دو محور عمده فعالیت دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی و مراکز علمی در سطح جهان است

تلاش برای حفظ نظام دانشگاهی


آموزش‌ و پژوهش دو محور عمده فعالیت دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی و مراکز علمی در سطح جهان است. بنابر آنچه اکنون جا افتاده است، فعالیت در این دو محور در مقاطع مختلف تحصیلی انجام می‌گیرد: در دوره کارشناسی بُعد آموزش پررنگ‌تر، در دوره ارشد (به فراخور هر رشته) تلفیقی از آموزش و پژوهش و در دوره دکترا، پژوهش پررنگ‌تر است. از طرف دیگر در چند دهه اخیر، مفهوم تحصیلات تکمیلی در جهان و به‌تبع آن در ایران، دستخوش تحولات بنیادین شده و به علاوه در دو دهه اخیر شاهد رشد بسیار سریع کمّی تحصیلات تکمیلی در ایران بوده‌ایم. یکی از پیامدهای (شاید ناخواسته) این تحولات سریع، تضعیف آموزش در مقابل پژوهش بوده است. جلوگیری از افت جدی کیفیت در نظام دانشگاهی در گرو بازنگری اساسی و توجه به بحث آموزش (به‌ویژه در دوره‌های تحصیلات تکمیلی) در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌هاست.
 
بحث را با مروری مختصر بر تاریخچه و کارکرد و معنای مقاطع مختلف دانشگاهی آغاز می‌کنیم. شالوده اصلی نظام نوین دانشگاهی که امروزه کمابیش در تمام جهان معمول است، به آلمان و اوایل سده ١٨٠٠ میلادی بازمی‌گردد. مطابق این نظام، تحصیل در دانشگاه‌ها به رشته‌های مختلف از جمله علوم پایه، مهندسی، پزشکی، علوم انسانی و کشاورزی تقسیم می‌شد و البته هر کدام از این علوم زیرشاخه‌های خود را داشت، مثلا علوم پایه مشتمل بر ریاضی، فیزیک، شیمی، علوم زمین و زیستی بود.
 
علاوه بر تقسیم‌بندی موضوعی نظام تحصیل و تحقیق در دانشگاه‌ها (شبیه به آنچه در دوره قبل از دانشگاه در آلمان آن دوره معمول شده بود)، به سه دوره اصلی کارشناسی، کارشناسی‌ارشد و دکترا تقسیم می‌شد؛ به‌ویژه مدرک دکترا (PhD) در تمامی رشته‌ها، محصول و ابداع نظام دانشگاهی آلمان بود. البته موفقیت بسیار چشمگیر نظام دانشگاهی آلمان در سده ١٨٠٠ بقیه کشورها را به کپی‌برداری از نظام آلمانی ترغیب کرد. پس از آلمان و به‌تبع آن، نظام دانشگاهی به‌نسبه تازه‌کار آمریکا دوره PhD را راه‌اندازی کرد و سپس دوره‌های PhD در نظام دانشگاهی انگلیس و به‌تدریج سایر کشورهای اروپایی تأسیس شد. شاید جالب توجه باشد که لزوم داشتن مراکز و مؤسسات پژوهشی (در کنار دانشگاه‌ها) نیز از ابداعات نظام دانشگاهی آلمان بود که در اوایل سده ١٩٠٠ معمول شد و برخی از کشورهای دیگر (به فراخور) اقدام به تأسیس مراکز پژوهشی و «پژوهشگاه‌ها» کردند. شرح وظایف نظام دانشگاهی اقتباس‌شده از آلمان، علاوه بر ارائه آموزش‌های تخصصی در رشته‌های مختلف، شامل پژوهش به معنای پیشبرد مرزهای دانش در رشته‌های مختلف نیز هست؛ درمجموع در این نظام، دانشگاه در جایگاه مرجعیت علمی جامعه قرار دارد. در سال‌های قرن گذشته، با وجود اینکه وظایف دیگری نیز به دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها (به‌عنوان مؤسساتی اجتماعی)، واگذار شد، مثلا حرکت در جهت تکوین فناوری‌های نوین یا بعضا تأثیر و جایگاه فرهنگی، هنوز کمابیش نقش اصلی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در جوامع و کشورهای مختلف پیرامون جایگاه مرجعیت علمی تعریف می‌شود. پس از این مقدمه به بررسی عواملی که در تثبیت دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در این جایگاه مؤثر هستند و به‌ویژه نقش آموزش، خواهیم پرداخت.

دانشگاه‌ها و مقاطع تحصیلی
برای قرارگرفتن در جایگاه مرجعیت علمی، عمده فعالیت‌ها باید در دو بخش آموزش علوم موجود و پژوهش به معنای تولید علم و پیشبرد مرزهای دانش صورت گیرد. در نظام معمول و تقریبا یکسان و استانداردشده بین‌المللی کنونی، بخش آموزش در قالب سه مقطع تحصیلی کارشناسی، ارشد و دکترا اجرا می‌شود که هر یک از این مقاطع منجر به کسب مدرک علمی در رشته‌ای خاص می‌شود. معمولا برای هر یک از مقاطع نیز برنامه‌های درسی تدوین می‌شوند که متضمن موضوعات نسبتا استانداردسازی‌‌شده در سطوح کمابیش مشخص هستند. البته این مقاطع معمولا به گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شوند که پاسخ‌گوی تقاضاهای اجتماعی و ایجابات برنامه‌های ملی کشورها باشند. در این چارچوب، مقطع کارشناسی عمدتا حاوی مطالب مدون در رشته‌ای خاص و البته نه در گرایشی (بسیار) تخصصی است و طوری طراحی می‌شود که خروجی‌های آن قابلیت جذب در بازار کار (نه الزاما دانشگاهی و آکادمیک) را داشته باشند. هدف در این مقطع، آموزش علوم مدون‌شده است. در مقطع کارشناسی‌ارشد، هدف‌گذاری‌ عموما برای آموزش مدون در گرایشی تخصصی‌تر (از دوره کارشناسی) است. درضمن عموما در این دوره، دانشجویان با روش پژوهش در شاخه تخصصی خود آشنا می‌شوند و به‌طور عملی در قالب پایان‌نامه «مشق پژوهش» می‌کنند. اما مفهوم و برداشت از مقطع دکترا، در جهان و در چند دهه اخیر دستخوش تغییرات فراوان شده و نظام دانشگاهی در ایران نیز (مانند اغلب موارد در سپهر دانشگاهی و آکادمیک) متأثر و درواقع به‌نوعی دنباله‌رو این تغییرات بوده است.
 
تا حدود ٤٠ سال قبل، برداشت عمومی از مدرک دکترا دروازه ورود به کار در دنیای آکادمیک بود، معمولا افرادی در پی گرفتن مدرک بودند که قصد کار در دانشگاه‌ها یا پژوهشگاه‌ها را داشتند. از حدود ٤٠ سال پیش و با گسترش هرچه بیشتر پژوهش در شرکت‌های فناوری‌محور یا بنگاه‌های دانش‌محور، بازار جدیدی برای افراد با مدرک دکترا در خارج از دنیای آکادمیک پیدا شد. مدرک دکترا دیگر صرفا به معنای دروازه ورود به دنیای آکادمیک نبود، افراد با مدرک دکترا با حقوق و مزایای بیشتر، در شرکت‌ها و نه دانشگاه‌ها استخدام می‌شدند. اما هنوز انتظار عمومی از مدرک دکترا آشنایی کامل با پژوهش و آخرین دستاوردهای علمی در حوزه‌ای بسیار تخصصی بود و دارندگان PhD برای انجام پژوهش در پروژه‌ها و طرح‌هایی مشخص استخدام می‌شدند. در دو، سه دهه اخیر، تحول در برداشت و تصور درباره مدرک دکترا ادامه پیدا کرده و دیگر حتی افراد با مدرک دکترا الزاما برای کار پژوهشی استخدام نمی‌شوند و انتظار از دارندگان PhD به آشنایی با پژوهش و آخرین دستاوردها در حوزه‌ای تخصصی و نه الزاما قابلیت پژوهش جدی، تنزل یافته است. تحولات بالا در سطح جهانی رخ داده که البته چنان‌که در بخش بعد خواهد آمد، کشور ما را نیز متأثر کرده است.
 
شاید در چرایی این تحولات جهانی و مفهومی شگرف درباره PhD، دو دلیل قابل ذکر باشد:
الف- ایجاد تقاضا و بازار کار وسیع‌تر برای دارندگان PhD
ب- کارکرد چندگانه دوره‌های PhD

در دوره‌های دکترا دانشجویان (در معیت استادان باتجربه و امکانات) روی طرح‌هایی کار می‌کنند که غالبا از خارج از نظام دانشگاهی، برای بررسی و حل‌شدنشان به دانشگاه‌ها ارجاع شده‌اند و به علت فراهم‌بودن امکانات و تجمیع آن با توانایی و دانش مربوط، حل مسئله با هزینه‌ای بسیار کمتر از روش‌های بدیل، انجام می‌گیرد. (یکی از روش‌های بدیل مبادرت مستقیم خود مجموعه‌های طراح مسائل به حل آنهاست.) این روش، علاوه‌بر کسب دانش و مهارت برای نیروی کار مستعد و جوان (یعنی دانشجویان دکترا)، درآمدزایی و کارآفرینی نیز در پی دارد. ظاهرا این فعالیت برای هر سه وجه آن یعنی شرکت‌ها (یا دولت) به‌عنوان طراحان پروژه یا مسئله، مجموعه دانشگاه به‌عنوان مراجع علمی و دانشجویان و جوانان (به‌عنوان نیروی کار مستعد)، سودمند و مطلوب است. لازم به تأکید است که درباره رشته‌های علوم پایه و در جایی که هدفِ پژوهش، پیشبرد مرزهای دانش است، معمولا طرح مسئله پژوهشی، از داخل خود دنیای آکادمیک (و نه از خارج آن) انجام می‌شود.

دوره‌های تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا در ایران
نظام دانشگاهی ایران، در قیاس با مجموعه‌های مشابه (به‌ویژه اروپا) نظامی نوپاست و حداکثر قدمتی به اندازه ٨٠ سال (هم‌سن دانشگاه تهران) دارد. دوره‌های فراگیر تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) عمری بسیار کمتر و نزدیک به ٣٠ سال دارند. (البته در برخی رشته‌ها و برخی دانشگاه‌ها دوره ارشد، قدمت بیشتری دارد.) در این ٣٠ سال، در سطح جهانی نیز (چنان‌که شرح آن رفت)، خود دوره‌های تحصیلات تکمیلی و به‌ویژه دکترا دستخوش تحولات شگرف مفهومی شد و ما نیز که پیشینه‌ای در این حوزه نداشتیم، خواسته و ناخواسته (البته با توجه به اقتضائات زمانی و اجتماعی نظام دانشگاهی خود)، با این تحولات همراه شدیم.
 
اما در ایران هیچ‌کدام از دو دلیل برشمرده‌شده در بخش قبلی برای تحول در مفهوم مدرک PhD (به جز در مواردی استثنائی) موضوعیت چندانی نداشتند: بازار کار تخصصی ما عموما نیازی به جذب افراد متخصص در سطح PhD ندارد و دانشگاه‌های ما نیز در جایگاه مرجعیت علمی در سطح اجتماعی و سیاست‌گذاری‌ها، محل اعتنای ویژه‌ای نیست و پروژه‌های تخصصی از خارج از مجموعه دانشگاه‌ها، به آنها ارجاع نمی‌شود. ظاهرا تنها دلیل فراگیری دوره‌های ارشد یا دکترا در ایران، تا حدود ١٥-١٠ سال قبل تأمین مدرس دانشگاه‌ها١ و از حدود ١٥-١٠ سال اخیر ایجاد اشتغال (به بیان دقیق‌تر مشغول نگه‌داشتن) خیل روزافزون فارغ‌التحصیلان بی‌کار دوره‌های کارشناسی یا ارشد و به‌تعویق‌انداختن ورود این نیروی کار به سطح بازار کار جامعه بوده است. نکته و ویژگی دیگر دوره‌های دکترا در ایران، تأکید زیاد بر ارائه دستاوردهای متعدد و متنوع در کمیت بالاست (که در ایران صرفا به صورت چاپ تعداد زیادی مقاله نمود پیدا کرده) و همین موضوع باعث واردآمدن لطمات جدی به بحث آموزش‌های تخصصی و به‌روزبودن و به‌روز‌ماندن دانشجویان و استادان، در حوزه تخصصی خود شده است.

پژوهشگاه‌ها و دوره‌های دکترا
همان‌طورکه ذکر شد، دانشگاه‌ها در جامعه، با جایگاه مرجعیت علمی شناخته می‌شوند و حفظ این جایگاه علاوه بر گسترش علوم در جامعه ازطریق آموزش در مقاطع دانشگاهی، مستلزم حضور مؤثر در حوزه پژوهش است. پژوهش‌ها، عموما در دو معنا انجام می‌گیرند: استفاده از دانش موجود برای حل مسائل مختلف (به‌ویژه مسائل مبتلابه جامعه و کشور) و دیگر گسترش مرزهای دانش و «تولید علم». پژوهش در دوره‌های دکترا در هر دو معنای آن، جایگاه ویژه‌ای دارد. کشورهای مختلف (و همچنین ایران)، برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی که به تمرکز یا امکانات ویژه‌ای نیاز دارند و عموما دانشگاه‌ها علاقه یا توانایی ورود به آنها را ندارند، مجموعه‌های پژوهشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی تأسیس می‌کنند. این مجموعه‌ها، درواقع بخشی از نظام آکادمیک کشور و مکمل دانشگاه‌ها در مأموریت‌های ویژه علمی-پژوهشی هستند. با توجه به بحث بالا طبیعی است پژوهشگاه‌ها بنابه مأموریت ذاتی خود، باید در دوره‌های دکترا حضور و نمودی فعال داشته باشند.

جمع‌بندی
بحث کردیم که دانشگاه‌ها در جایگاه «مرجعیت علمی» در جامعه قرار دارند و برای حفظ این مرجعیت و با توجه به تحولات سریع در عرصه علوم و پژوهش، عموما در حوزه‌های مشخص نیازمند مجموعه‌های پژوهشی مکمل (مانند مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه‌ها) هستند. همچنین گفتیم که دوره‌های دکترا، بخش مهمی از نظام پژوهشی دنیا به‌حساب می‌آیند و تأکید کردیم که باوجود آنکه هدف دوره‌های دکترا، پژوهش جدی (و نه صرفا تمرین و مشق پژوهش و آموختن روش پژوهش) است، آموزش تخصصی، پیش‌نیاز جدی و غیرقابل اغماض برای پژوهش جدی است. با توجه به رشد کمّی بسیار زیاد دوره‌های دکترا در دهه اخیر در ایران (که عموما حتی با اعمال دقیق و جدی موازین و ضوابط وزارتی نیز سازگار نیستند)، کیفیت خروجی‌های دکترا با معیار «آشنایی کامل با پژوهش جدی و آخرین دستاوردهای علمی در حوزه‌های تخصصی»، اصلا مطلوب نیست. به‌جاست که با توجه به تبعات خطیر این کیفیت نامطلوب برای آینده مرجعیت علمی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، با برنامه‌ریزی دقیق برای این دوره‌ها (و کمک‌گرفتن از تمام توان مجموعه آکادمیک- اعم از دانشگاه‌ و پژوهشگاه) برای این مهم، چاره‌جویی جدی به‌عمل‌ آید.
 
****
 
پی‌نوشت:
١- خوشبختانه به دلایل فرهنگی، تقاضای زیادی برای تحصیل به‌ویژه در دانشگاه‌ها وجود دارد و با توجه به این تقاضای زیاد، سیاست وزارت علوم به گسترش مراکز آموزش عالی و ظرفیت‌های پذیرش آنها در قالب‌های دانشگاه‌های دولتی پیام‌نور، آزاد و غیرانتفاعی و به تبع آن نیاز به مدرسین دانشگاه، بوده است.

توضیح: نظراتی که درج می شود، صرفا نظرات شخصی افراد است و لزوماً منعکس کننده دیدگاههای این وب سایت نمی باشد.

نظر شما

پرطرفدارترین مطالب امروز

تازه های آموزش

نقدی بر کتاب جامعه شناسی به مثابه فرم هنری

برگزاری وبینار معلمی در فضای مجازی

دلایل ترس برخی کودکان از مدرسه رفتن

چگونه آموزش مجازی نظام آموزشی را متحول می‌کند؟

باید شرایط مناسب برای آموزش‌های ترکیبی فراهم شود

چرا استعدادهای «کودکان بیش‌فعال» در نظام آموزشی شناسایی نمی‌شوند؟

پارکر پالمر، خالق کتاب شهامت تدریس

کتاب آموزش از راه دور، راهنمای آموزش آنلاین برای مدرسان دانشگاه

بار آموزش حضوری دانشگاه ها باید کاهش یابد

آموزش، مدرسه و بحران ویروس کرونا- قسمت دوم

آموزش، مدرسه و بحران ویروس کرونا- قسمت اول

برنامه آموزشی کودکان درباره تغییرات آب و هوایی

جنبش "مدرسه آزاد" در نظام آموزشی ژاپن چیست؟

تربیت کودک مهربان بهتر از کودک موفق

جای خالی اتاق های بازی و خلاقیت در مدارس

خودگویی مثبت و موفقیت در ریاضیات

آیا اندازه کلاس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است؟

چرا دانش آموزان تقلب می کنند؟

بچه‌های آسمان: نبرد دانش آموزان کره با کنکور

بالا بردن انگیزه تحصیل دانشجویان

تاثیر جوّ و محیط مدرسه بر عملکرد تحصیلی

آموزش نخبه پرور؛ آری یا خیر؟

آموزش پیش دبستانی مهم است

معرفی کتاب: گاه و بی‌گاهی دانشگاه در ایران

کی اولین گوشی هوشمند را برای فرزندمان بخریم؟

آموزش در شبکه های اجتماعی