دلم پیش والدین آن یکمیلیونو238هزار کودکی است که امسال رفتند کلاس اول. بچه من هم یکی از این یکمیلیونوخردهای است و میدانم حتی اگر آن 238هزارنفرشان اهل غیرانتفاعی باشند و با قبیله من نسبتی نداشته باشند، حتما والدین یکمیلیون باقیمانده در موضوعی که میخواهم مطرح کنم با من همدلی دارند و آن موضوع شکایت از نرخ شهریه مدارس دولتی است. نرخ رشد تورم در ایران بیشتر از 30درصد است و حداقل حقوق کارمندان 600هزارتومان. با این تورم و با این دستمزدها واقعا باید به پدر و مادرهایی که از پس مخارج تحصیل فرزندانشان برمیآیند آفرین گفت. با اینکه امسال هم طبق روال مرسوم سنوات گذشته، وزیر آموزشوپرورش و متولیان امر اعلام کردند هزینه تحصیل در مدارس دولتی رایگان است و پولی از خانوادهها تحت هیچ عنوانی دریافت نمیشود اما باز هم مدیران مدارس بهدلیل واقعی کمبود بودجه و تلاشهای وزارت آموزشوپرورش برای خصوصیسازی مدارس، از والدین تقاضای وجوهی از 250تا500هزارتومان در تهران کردهاند، آن هم برای ثبتنام پایه اول. به این مبلغ اضافه کنید 80هزارتومان برای تهیه لباسفرم بچهها و 80هزارتومان برای برگزاری جشن شکوفهها؛ یعنی خانوادهای که 500هزارتومان پول ثبتنام داده با احتساب حداقل قیمت برای لوازمالتحریر ایرانی، ناچار شده 700هزارتومان برای دانشآموز کلاس اولی در مدرسه دولتی هزینه کند آنهم در ابتدای راه.
چون بچهها تا پایان سال کلی هزینه دیگر هم روی دست والدین میگذارند. آن هم در مدرسهای که در آن نه از کلاس فوقبرنامه زبان انگلیسی خبری هست نه از کلاس شنا، ستارهشناسی و آزمایشگاه مجهز. طرفه اینکه در کشور ما طبق قانون اساسی، آموزش برای همه تا پایان دوره دبیرستان رایگان است. چندسالی است که خصوصیسازی ترجیعبند سخنرانیهای وزرای آموزشوپرورش است. حتی رییسجمهور چندی پیش در اینباره اظهارنظر کرد و گفت: «مشکلات نظام آموزشی کشور تنها از طریق دولت مرتفع نمیشود و باید زمینه حضور بخش خصوصی در اداره مدارس غیردولتی را فراهم کرد.» این خصوصیسازی یا به شکل هیات امنایی ادارهکردن مدارس روی میدهد و دست مدیران را برای تامین بودجه مدارس از طریق شهریهای که با لطایفالحیل موفق میشوند از والدین بگیرند بازمیگذارد و یا از طریق واگذاری اداره مدارس به قیمت تمامشده به مدیران که قرار است امسال در نیمدرصد مدارس اجرا شود. بهعنوان روزنامهنگار حوزه اجتماعی؛ اطلاع دقیق دارم که بودجه آموزشوپرورش برای چنین وزارتخانه عریض و طویلی ابدا کفایت نمیکند اما راهحلش اخذ وجوهی نامتناسب با امکانات مدرسه از والدین نیست. اینکه مدیرانی تربیت کنیم که از راهها و روشهای مختلف بلد باشند هزینه مدرسه را از جیب پدر و مادر کارمند بیرون بکشند ره به صواب نمیبرد و به تعامل بیشتر خانواده و مدرسه نمیانجامد. دولت باید در این زمینه تدبیر تازهای بیندیشد و این کسری بودجه را از طرق دیگری تامین کند.