سید احمد وکیلیان، نویسنده و پژوهشگر نقش قصه را در تربیت کودکان و باروری ادبیات پررنگ میداند و معتقد است که از هزاران سال پیش تاکنون قصه جزو مهمترین سرگرمیها و آموزههای کودکان و نوجوانان بوده است. بسیاری از دستاندرکاران حوزه فرهنگ، تلاش برای احیای داشته های فولکلور و ارائه آن ها به کودکان و نوجوانان را یکی از ملزومات برای رسیدن به فرهنگ و ادبیاتی فاخر ارزیابی می کنند و بر این باورند که مناسبات دوران مدرن، نیاز به این امر را بیشتر کرده است. با سید احمد وکیلیان، یکی از پیشکسوتان فرهنگ و ادبیات عامه به گفت و گو نشستیم و نظر او را در اینباره جویا شدیم.
وکیلیان درباره اهمیت آموزش به کودکان گفت: اگر بخواهیم جامعهای با فرهنگ و فرهیخته داشته باشیم، باید بتوانیم کودکان امروز را آموزش دهیم تا وقتی به جامعه پیوستند، بتوانند از فرهنگ و هنر این سرزمین دفاع و به پژوهشهای مفید در این زمینه اقدام کنند. وی تاکید کرد: امروزه باید به فرهنگ مردم از جمله قصههایی که برای کودکان گفته میشود، دقت شایانی داشته باشیم. البته باید توجه کنیم که آن ها را تحریف نکنیم زیرا آنچه در گذشته بوده چراغ راه آینده است. وکیلیان ادامه داد: باید قصههای مادربزرگها را مکتوب و بازگو کنیم و در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهیم تا پیوند فرهنگی گذشته از یاد نرود و گسیخته نشود.
وی عنوان کرد: متاسفانه آموزش و پرورش، کودکان و نوجوانان را در دوران معاصر به چالش کشیده شده است و رسانههای متنوع چه ایرانی و چه جهانی آن طور که باید و شاید برای کودکان برنامهریزی درستی انجام نمیدهند. در صورتی که در گذشته، مادربزرگها تجربههای خود را به فرزندان ونوه ها انتقال میداند و آن ها هم سعی میکردند از جاده درست فرهنگ انحراف پیدا نکنند. وی افزود: قصه برای کودکان از هر چیزی مهمتر است. افلاطون در کتاب جمهور سه بار اشاره میکند که مهمترین وظیفه مادران نسبت به فرزندانشان تعریف قصه برای آن هاست؛ یعنی از هزاران سال پیش تا کنون قصه جزو مهمترین سرگرمیها و آموزههای کودکان و نوجوانان بوده است.
وکیلیان با بیان اینکه قصهگویی تا قصه دیدن (فیلم و نمایش) بسیار متفاوت است، گفت: امروزه ثابت شده است که هرچه را که انسان با گوش میشنود حداکثر میزان ماندگاری را در ذهن دارد در حالیکه هر چیزی را که میخوانیم ۵۰ درصد و چیزی را که میبینیم 10 درصد دارای ماندگاری است. شنیدن از همه چیز مهمتر و ماندگارتر است؛ در نتیجه دادن کتاب به دست کودکان در سنین کودکی و رها کردن آنها تاثیر چندانی در کتابخوان کردن بچهها ندارد؛ باید تجربههای خودمان و قصههایی را که برای ما گفته شده برایشان بگوییم و آنها بشنوند تا به کتابخوانی علاقهمند شوند. معمولا کودکی که قصه نشنیده است علاقه چندانی هم به کتاب خواندن پیدا نخواهد کرد.
وی اضافه کرد: نکته دیگری که در این زمینه مطرح است تدوین دایرهالمعارف قصههای عامیانه در بسیاری از کشورهاست اما هنوز این اقدام در کشور ما صورت نگرفته است. این نویسنده افزود: بنده در سال ۱۹۹۸ میلادی به انجمن بینالمللی قصهگویی پیوستم و به کنگره قصهگویی در آلمان که در طول یک قرن بزرگترین کنگره قصهگویی در جهان است دعوت شدم. در آنجا به من میگفتند که با توجه به اینکه ایران یکی از سرزمینهای پر از قصه است، چرا ایرانیان دایرةالمعارف قصه های خود را نمی نویسند؟ وی ادامه داد: من سالها دنبال تدوین این دایرهالمعارف بودم که خوشبختانه در سال گذشته این طرح توسط کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان پذیرفتهشد و حدود پنج سال است که با همکاری دکتر جعفری قنواتی و ۵۰ نفر از فرهنگ یاران کانون، مشغول تدوین آن هستم که امیدوارم زودتر به ثمر برسد.
وکیلیان ادامه داد: با تدوین «دایرةالمعارف قصهها» دری به روی کودکان، نوجوانان ، مربیان و دوستداران قصه باز میشود و قصههای ایرانی با جهان گره میخورد . اگر این دایرة المعارف آن طوری که ما در نظر داریم به ثمر برسد، ادبیات داستانی ما را نیز دچار دگرگونی خواهد کرد زیرا بسیاری از رمانها، قصههای کوتاه و قصههای بلند جهان ریشه در قصههای عامیانه دارد.
وی با بیان اینکه مثالهای بسیاری وجود دارد که تاثیر فرهنگ مردم و قصههای ایرانی بر ادبیات رسمی را بیان میکند، افزود: به عنوان مثال قصهای هست که در بیشتر کشورها زبان زد مردم است. ساختار کلی این قصه این است که سه خواهر در حال راز و نیاز با یکدیگر هستند؛ اولی میگوید که اگر من زن پادشاه شوم غذایی درست میکنم که اگر همه لشگریانش از آن بخورند تمام نشود. دومی میگوید اگر من زن پادشاه شوم فرشی میبافم که اگر همه لشگریانش رویش بنشینند پایان نیابد و سومی میگوید من برایش پسری دندان مروارید بهدنیا میآورم. پادشاه که از آنجا رد میشود صحبت آنها را میشنود و هر سه را به همسری خودش میگیرد. ولی غذای اولی شور میشود، فرش دومی پر از سوزن میشود و سومی هم دختر میزاید؛ وقتی که «پوشکین» شاعر بزرگ روس این قصه را میشنود آنقدر تحت تاثیر قرار میگیرد که یکی از بهترین شعرهایش را به این قصه اختصاص میدهد.
وکیلیان ادامه داد: بنابراین فرهنگ مردم، بهویژه قصهها تأثیر مستقیمی بر فرهنگ و ادبیات ،خصوصا نزد کودکان و نوجوانان دارد و اگر ما بخواهیم در ادبیات، هنر، داستان گویی، رمان و دیگر تراوشات ادبی تأثیرگذار باشیم یکی از مهمترین ارکان آن ارائه صحیح قصههاست . وکیلیان با بیان اینکه سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، اظهار کرد: در زمان گذشته قصهها در جان و جسم و روح کودکان رسوخ میکرد و از نازنینترین فرد که مادربزرگ و پدربزرگ بود به کودکان و نوجوانان ارائه میشد و تاثیر به سزائی داشت. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند دانشآموزی در کودکی مانند نقشی است بر سنگ که همیشه ماندگار است. این نویسنده ادامه داد: البته من در حوزه فرهنگ مردم بدون تقسیمبندی کودک، نوجوان و بزرگسال سالها به صورت آموزشی و علمی کار کردهام. برخی از این کارها در حوزه بزرگسال و نوجوان بوده و برخی منحصراً در حوزه کودک. از جمله این آثار میتوانم به کتاب «مثلها و افسانههای ایران» اشاره کنم که در سال 2002 کتاب برگزیده کنگره فولکلور ایتالیا شد.این کتاب مجموعهای از مثلهاست که تقریبا همه رد های سنی را شامل می شود.
وی افزود: کتاب «چیستانهای خواندنی» را هم برای کودکان و نوجوانان نوشتهام که توسط انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده است اما بیشتر کارهای من برای مربیان کودکان و نوجوانان است تا آنها بتوانند با تغییرات لازم از آنها برای کودکان و نوجوانان استفاده کنند. سید احمد وکیلیان در سال ۱۳۲۶ در شیراز متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته فرهنگ و زبانهای باستان و در حال حاضر صاحب امتیاز و سردبیر فصلنامه «فرهنگ مردم» است. وکیلیان هم در حوزه کودکان و نوجوانان و هم در حوزه بزرگسال قلم میزند و آثاری مانند «تمثیل و مثل»، «قصههای ایرانی به روایت دیروز و امروز»، «قصههای مردم»، «قصههای مشتی گلینخانم»و «گزیده هزار سال طنز فارسی» را در کارنامه خود دارد.