براساس آمار 8 میلیون کودک زیر 7 سال در ایران زندگی میکنند که از این تعداد 750 هزار نفر از خدمات مهدهای کودک بهرهمند میشوند.در حال حاضر 17 هزار و 800 مهد کودک با 150 هزار نیرو، مسئول نگهداری این تعداد کودک هستند.یکی از دغدغههای اصلی خانوادههای امروزی نحوه نگهداری و حفاظت از کودکان در مهدهای کودک است. اینکه آیا استانداردهای لازم مثل طراحی فضا، آموزش و مهمتر از همه تخصص مربی در مهدها لحاظ میشود، همواره از سؤالاتی است که ذهن خانوادهها را به خود درگیر کرده است.طبعاً ایمنی کودک که در واقع حرف اول و آخر را در مهدها میزند، باید مورد توجه متولیان امر قرار گیرد. مقایسه مهدهای ایران با کشورهای توسعه یافته که در آنها نکات و ضوابط ساختمانی، آموزشی، مراقبت، بهداشت و نیروی انسانی مورد مطالعه قرار گرفته نشان میدهد که در ایران این قوانین و ضوابط در موارد فراوانی به درستی اجرا و لحاظ نمیشود.
کارشناسان معماری براین باورند که ساختمان مهد باید از استانداردهای لازم برخوردار باشد چون کودک محوری از جمله مسائلی است که باید در طراحی ساختمانهای مهد، اولویت اصلی باشد.به دلیل بالابودن هزینهها بویژه تهیه فضا، بسیاری از مهدهای کودک به صورت استیجاری فعالیت میکنند و این امر موجب میشود استانداردهای لازم رعایت نشود و از الگوهای اصلی و شاخصهای استاندارد فاصله بگیرند. از طرفی نبودن نیروی متخصص و کارآمد در برخی از مهدهای کودک، آسیبهای جدی به تربیت و آموزش کودکان سپرده شده به مهدها میزند که گاهی این آسیبها محسوس است و گاهی اثرات آن در سنین بالاتر بروز میکند.
تاریخچه تأسیس مهد در دنیا هنوز شناخته نشده است و درگذشته افرادی با عنوان «دایه» یا «لـله» مسئولیت نگهداری و تربیت بچهها را برعهده میگرفتند و لـلهها در منازل به نگهداری کودک اقدام میکردند. این روند ادامه داشت تا اینکه از حدوداً 5دهه پیش فضای اولیه مهدهای کودک در ایران شکل گرفت که هدفی جز آموزش نداشت.
کودکان کی وارد مهد شوند؟
دکتـــر مصطفی فروتن، روانشناس، مدرس و محقق علوم رفتاری بر این باور است که اساساً مهد کودک پدیدهای سهل و ممتنع است یعنی هم میتواند خوب باشد و هم بد. به گفته او، برای رفتن کودک به مهد و استفاده از فضای آن یک نکته ضروری و حائز اهمیت است و آن شرایط تعیینکننده زمان ورود کودک به مهد است. به عقیده فروتن، در خانوادههایی که پدر و مادرها از استرس شدید رنج میبرند و دچار نوعی آشفتگی روحی و روانی هستند دور شدن کودک از فضای خانه به او در کاهش فشار روانی کمک میکند و یا والدینی که شاغل هستند به ناچار باید کودک خود را وارد فضای مهد کنند.
او سن 2 یا 3 سالگی را بهترین زمان برای آمادگی پذیرش کودک به محیطهای جدید مثل مهدکودک میداند و میگوید: یکی از فواید مهم مهد کودک، ایجاد احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس در کودکان است. البته باید توجه داشت که هر تغییری در محیط استرس زا است و میتواند حتی در بزرگسالان نیز تأثیر بگذارد. از طرفی آموزش مسئولیتپذیری و گسترش ارتباط را میتوان از دیگر فواید مهدها نام برد. معمولاً بچههایی که در سن پایین مشارکتهای اجتماعی را آموزش میبینند به طور قطع در سنین بالاتر فضای بهتری را میتوانند تجربه کنند.
به گفته این روانشناس، افرادی که در کودکی تنها با والدین و افراد آشنا بزرگ شدهاند در بزرگسالی احساس ناکارآمدی میکنند. او کنترل هیجان و مدیریت هیجان را از دیگر نکات مثبت میداند که کودکان میتوانند در مهدهای کودک بیاموزند. همانگونه که هر مهد میتواند شاخصهای مثبت داشته باشد، در کنار فواید آن میتواند آسیبهایی را نیز با خود همراه سازد. فروتن یکی از مهمترین خطراتی را که میتواند در فضاهای مهد وجود داشته باشد، حضور مربی ناکارآزموده میداند، یعنی افرادی که تخصص ندارند. به گفته این مدرس و محقق علوم رفتاری، در کشورهای توسعه یافته مربی فردی است که گواهیهای تخصصی زیادی را کسب کرده است اما این ضعف در سیستم ما وجود دارد که برخی از مربیان خود مشکلات رفتاری دارند و علاوه بر آن تنها به یک دیپلم مرتبط بسنده کرده و وارد فضای مهد شدهاند. او همچنین بر این باور است که برخی از مربیان در دوران کودکی قربانی خشونت والدین خود شدهاند و امروز در مقابل کودکان پرخاشگری میکنند. اینها به دلیل نیاز مالی به عنوان مربی تعریف و وارد فضای مهد میشوند.
او وجود بیماریهای عفونی و شایع بودن آن را در مهدها از دیگر خطرات و آسیبهای مهد میداند و علاوه بر آن به موضوع ترس مرضی اشاره میکند و میافزاید: ترس مرضی ترسی است که واقعیت ندارد یعنی منبعی برای آن وجود ندارد اما معمولاً در برخی از مهدها به عنوان ابزار ناصحیح و غیراصولی تربیت و کنترل بچهها استفاده میشود. حتی والدین هم از این روش برای تربیت کودکان خود استفاده میکنند. بنابراین کودک خود با این موضوع در خانواده درگیر است در مجاورت با دوستان همسال خود نیز موجب انتشار آن میشود. از طرفی اضطراب جدایی مدیریت نشده موجب میشود تا کودک با ترس مزمن رشد کند و دارای رفتارهای ناهنجار شود. به گفته او نگرانی یا اتفاق دیگری که با ورود کودک به مهد میافتد ، نداشتن احساس عاطفی آنها نسبت به خانواده است. این احساس میتواند در بزرگسالی به نوعی بیتعهدی تبدیل شود.
ضرورت بازنگری کیفی
او در پاسخ به این که مهدهای ما چقدر از استانداردهای لازم برخوردار هستند میگوید: گاهی فقدان قانون وجود دارد و گاهی ضعف قانون و در مواقعی قوانین موجود برای ایجاد یک مهد از سرفصلهای لازم برخوردار نیست. در مواقعی هم قانون خوب وجود دارد، اما اجرا نمیشود. به گفته او، ما در ارتباط با قوانینی که در آییننامه مهدکودک وجود دارد، در تئوری خیلی تبصره و بند داریم و مهدهایی را شاهد هستیم که خوب کار میکنند، اما این موضوع تبدیل به داستان مدارس غیرانتفاعی شده، یعنی اگر مهد خوب میخواهید، باید پول بیشتری هزینه کنید. او بر این باور است که اساساً این نکته به فراموشی سپرده شده است که هدف نگهداری از بچه نیست، بلکه آموزش و تربیت کودک متناسب با سن او حائز اهمیت است. این در حالی است که امروزه این موضوع به گونهای جا افتاده که اگر آموزش خوب میخواهید، باید در فلان مهد ثبتنام کنید و شهریه چند برابری پرداخت کنید.
به اعتقاد این روانشناس، باید یک بازنگری کیفی در این امر صورت بگیرد و متأسفانه کمیتی وجود ندارد. او معتقد است که این نقیصه یک مقصر و یا یک مسئول ندارد، بلکه همه مقصرند و مسئول. او در ادامه به بحث ایمنی ساختار مهد اشاره میکند و یادآور میشود: ایمنی در مهدهای کودک حرف اول را میزند. معمولاً استفاده از سختافزارها و چیدمانهایی که در فضا وجود دارد، بسیار مهم است. امروزه استانداردها به جایی رسیده که از اقلام «فایبرگلاس» استفاده میشود، اما نمیتوان گفت که این اقلام تعیینکننده استانداردها هستند، چون بسیاری از فضاها ممکن است از نظر فرم مناسب باشند، اما ایمن محور بودن آنها مدنظر قرار نگیرد.فروتن نکتهای را که والدین در انتخاب مهد همواره باید مدنظر قرار دهند، بررسی نیروی انسانی آن میداند.
خطاها به صفر نمیرسد
نظارت بر فعالیت 17 هزار و 800 مهد کودک اعم از خدماتی، آموزشی، نیروی انسانی و غیره مسئولیت سنگینی است که بر دوش سازمان بهزیستی قرار گرفته است. به هر حال باید در نظر گرفت که در برخی از مهدها تخلف آموزشی، خدماتی و نیروی انسانی صورت میگیرد، اگرچه نمیتوان آمار تخلف را به صفر رساند، اما میتوان آمار تخلفات را تقلیل داد.
محمد نفریه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی بر این باور است که به دلیل مشکلات تکنیکی و نیروی انسانی نمیتوان خطاها را به صفر رساند، اما میتوان سطوح نظارتی را ارتقا داد. او امنیت روانی کودک را از جمله مسائلی میداند که همواره باید مورد توجه قرار گیرد و هنگام بروز رفتارهای نابهنجار از سوی مربی باید با آن برخورد جدی شود. نفریه بیشترین آمار تخلفات در مهدهای کودک را موضوع شهریه میداند که از سوی والدین گزارش میشود. همچنین رعایت نکردن استانداردها یا نبودن مسئول فنی یا ارائه آموزشهایی که در جدول آموزشها تدوین نشده است، از دیگر تخلفاتی است که مسئولان و والدین با آنها روبهرو هستند. به گفته نفریه، اگر آموزشی در مهد فراتر از آموزشهای تعیین شده در قوانین مهد باشد، یعنی به ازای آن مربی خارج از مهد به صورت حرفهای و تخصصی کودکان را آموزش دهد، شهریه جداگانه دارد، در غیر این صورت تخلف محسوب میشود.
او یکی از مشکلات موجود را استیجاری بودن بسیاری از فضاهای مهد میداند که موجب میشود تا از استانداردهای لازم فاصله گرفته شود. مثلاً در برخی از مهدها ظرفیتها رعایت نمیشود و این امر موجب بروز مشکلاتی برای بچهها میشود. به گفته معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، 8 درصد از مهدهای کشور 3 ستاره هستند، در حالی که 80 درصد از آنها استیجاری هستند و این یکی از نواقص موجود در کشور محسوب میشود.
او در ادامه میگوید: قوانین حمایتی در کشورهای توسعهیافته از والدین که کودکان خود را به مهد کودک میگذارند، صورت میگیرد، اما این قوانین در کشور ما وجود ندارد. او همچنین میافزاید: شاید یکی از دلایلی که موجب میشود دولت حمایتهای لازم را از مهدهای کودک نکند، این است که ضرورتی برای نگهداری کودک در مهد نمیبیند. اما باید گفت که در گذشته ساختارها متمرکز بود و زنان کمتر به کار مشغول بودند، اما امروز شرایط فعلی ایجاب میکند تا مهد کودک وجود داشته باشد. به اعتقاد او، منطقی نیست که همه کودکان در مهد نگهداری شوند، چون بهترین آموزشها در دامان خانوادهها است. به نظر نفریه، 30 درصد از خانوادهها نیاز دارند کودکانشان را به مهد بسپارند. این در حالی است که اکنون 10 تا 15 درصد از کودکان در مهد و 80 درصد آنها در خانوادهها تربیت میشوند.
حمیدرضا الوند مدیرکل کودک و نوجوان سازمان بهزیستی نیز به شاخصهای مهم برای رتبهبندی مهدهای کودک اشاره میکند و میگوید: برای اخذ رتبه 5، شاخصهای مهمی مثل محیط فیزیکی و تجهیزات، بهداشت، ایمنی و تغذیه، قوانین و مقررات، نیروی انسانی و آموزش لازم است که هر کدام زیرشاخههایی دارد.
به گفته او، در مهدهای شهری، 25 گزینه در شرایط فیزیکی مورد ارزیابی قرار میگیرد که 45 امتیاز دارد، در ایمنی 26 گزینه با 40 امتیاز، قوانین و مقررات 22 گزینه با 5/48 امتیاز، نیروی انسانی 14 گزینه با 5/36 امتیاز و آموزش 40 گزینه با 51 امتیاز که مجموع امتیازات برای گرفتن 3 ستاره باید به 220 امتیاز برسد. به گفته الوند، سال گذشته رتبهبندی مهدهای روستایی نیز اعلام شد که تا پایان بهمن ماه امسال باید آنها هم به استانداردهای لازم نزدیک شوند تا درجه بگیرند. مهدهای روستایی همانند مهدهای شهری باید فاکتورهای فیزیکی 9گزینه با 12 امتیاز، ایمنی 18گزینه با 5/24 امتیاز، قوانین 14گزینه و 15 امتیاز، نیروی انسانی 10 گزینه و 5/19 امتیاز و آموزش 23 گزینه و 29 امتیاز کسب کنند تا موفق به کسب 3 ستاره شوند.
مدیرکل کودک و نوجوان سازمان بهزیستی یادآور میشود که مدلهایی از مهد طراحی شده که در نیمه دوم سال چند نمونه از آنها به صورت پایلوت اجرا میشود. واسپاری کودکان به نهادهایی مثل مهدکودک ها، اکنون به یک عادت ثانویه در خانواده های خصوصاً شهری با پایه فرهنگی متوسط، تبدیل شده است. به تناسب رشد این واسپاری، اما امکانات و تجهیزات این مهدها هنوز رشد مطلوبی نداشته است. این نکته را اخبار ناگواری که هر از چندی از مهدها مخابره می شوند، گواهی می دهند. با اینهمه در مقام احصای این مشکلات، نمی توان یک عامل واحد را دخیل دانست. کلاف مشکلات مهدهای کودک ماهیتی چندبعدی دارد و حل آن نیز در گرو همیاری عوامل متعدد است.