مزه اجرای روش ارزشیابی توصیفی چند سالی است زیر دندان نظام آموزشی است آن هم در شرایطی که عدهای آن را خام و نسنجیده میدانند و عدهای هم پخته و بجا. حالا این طرح ِمانده میان خامی و پختگی، قرار است از دوره ابتدایی پا فرا بگذارد و به سمت دوره متوسطه خیز بردارد که اگر چنین شود جایگاه نمره در این مقطع تحصیلی نیز همانند دوره ابتدایی متزلزل میشود و توصیف به جای اعداد مینشیند.
البته جانشینی توصیف برای نمره در دوره متوسطه فعلا در حد طرح است و ردپای آن از یک سو در میان اظهارات روز گذشته معاون متوسطه وزیر دیده میشود و از سوی دیگر در متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش. بند 19 این سند درباره استقرار نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت در تعلیم و تربیت رسمی حرف میزند و درباره ارزشیابیها در هر مقطع تحصیلی راهکار میدهد.
طبق این بند، ارزشیابیها در دوره ابتدایی باید فرآیند محور باشد، یعنی همان روشی که هماکنون اعمال میشود و عامه مردم آن را به ارزشیابی توصیفی میشناسند. در عین حال ارزشیابیها در بقیه پایههای تحصیلی باید رویکرد تلفیقی داشته باشد یعنی ترکیبی باشد از رویکردهای فرآیند محور و نتیجه محور. در واقع تکلیفی که سند تحول بر دوش آموزش و پرورش گذاشته، وارد کردن نظام ارزشیابی توصیفی یا همان رویکرد فرآیند محور به مقطع متوسطه است تا ارزشیابیها در این مقطع، تلفیقی باشد از نمره و توصیف. البته این موضوعی است که سند تحول درباره آن کلی گویی کرده و فقط راه مطلوب را به مجریان نشان داده، اما این که این بخش از خواسته طراحان سند در اجرا چه شکل و شمایلی پیدا میکند به برنامهای عملی نیاز دارد که فعلا در حال چکش کاری است.
اجرا به شرط تصویب
علی زرافشان، معاون متوسطه آموزش و پرورش از هیچ اتفاق قطعی در این باره حرف نمیزند، گفتههای او فقط حاکی از ارادهای است که در آموزش و پرورش شکل گرفته تا تکلیفی که سند تحول تعیین کرده، اجابت شود. او روز گذشته البته در گفتوگو با ایلنا طوری در این باره اظهارنظر کرد که گویی استفاده از ترکیب نمره و توصیف در مقطع متوسطه اتفاقی قطعی و قریبالوقوع است، اما چون تاکید کرد که پیاده شدن این روش به تصمیم شورای عالی آموزش و پرورش بستگی دارد، میشود نتیجه گرفت که اجرای روش ارزشیابی ترکیبی، چندان هم نزدیک نیست.
با این حال او از پژوهشی خبر میدهد که به سفارش وزارت آموزش و پرورش انجام شده و برخی از نتایج آن نیز روشن شده، نتایجی که به احتمال زیاد اجرای ارزشیابی ترکیبی در مقاطع اول و دوم متوسطه را تائید کرده و این اجازه را به معاونت متوسطه داده تا طرح مربوط به این کار را به شورای عالی آموزش و پرورش بفرستد و بحث مربوط به آن را پیش بکشد.
جلسات کارشناسی در راه است
در شورای عالی آموزش و پرورش اما هنوز این مساله در مرحله جنینی است؛ گرچه دبیرکل این شورا به جامجم میگوید وارد کردن ارزشیابی توصیفی به پایههای بالاتر از ابتدایی، تکلیفی است که سند تحول تعیین کرده و باید در دستور کار باشد. مهدی نویدادهم از موافقان نظام ارزشیابی توصیفی بویژه برای دوره ابتدایی است چون به باور او سنجیده شدن با کلمات توصیفی، جو 20 زدگی را از خانوادهها دور میکند.
با این حال او روز گذشته در گفت و گو با جامجم استفاده از روش ارزشیابی ترکیبی برای دوره متوسطه اول را نیازمند بررسیهای کارشناسی و استخراج جزئیات و نحوه اجرای آن دانست بهطوری که مثلا مشخص شود رشد تحصیلی دانشآموزان در کدام درسها قابلیت ارزشیابی به روش توصیفی را دارد و عملکرد آنها در کدام درسها به برگزاری آزمونهای تراکمی و سنجشهای کمی نیاز دارد. اما آنچه از گفتههای نوید ادهم برمیآید این است که اجرای این روش در مقطع متوسطه اول (راهنمایی) محتملتر و احتمال آن در مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) دوراز ذهنتر است.
توصیف خوب است به شرط رفع ایرادات
پایان سلطه نمره در مقطع آموزش ابتدایی، تحولی چشمگیر در نظام آموزشی کشور بود، هرچند در اجرا مشکلاتی پیش آمد و برخیها در مورد این روش دچار دلزدگی شدند. در واقع نظام توصیفی بهدنبال ارزیابی عملکرد دانشآموزان به روشی غیر از نمره دهی و روشهای سنتی است و میکوشد فرآیند یادگیری در دانشآموزان را ارزیابی کند و عملکرد تحصیلی آنها را در طول سال تحصیلی بسنجد نه این که به تعدادی آزمون متکی باشد و نمره کسب شده در آنها را ملاک پیشرفت یا پسرفت تحصیلی دانشآموزان بداند.
پس روش توصیفی در ذات خود روشی مطلوب است، اما این که چرا این روش عدهای را به مخالفت با آن کشانده و برخی را به زحمت انداخته است، به مشکلات و محدودیتهای اجرای آن برمیگردد. از جمله این مشکلات، حجم بالای کتابهای درسی است بویژه در دوره سه ساله دوم ابتدایی و بویژه در کلاس ششم دبستان که اگر قرار باشد این روش در مقطع راهنمایی نیز وارد شود به دلیل تعداد زیاد کتابها و حجم بالای آنها مشکلات بیشتر میشود.
تراکم کلاسها نیز مانعی دیگر برای توصیف مطلوب است بهطوری که تاکنون بارها معلمانی که در نظام ارزشیابی توصیفی کار میکنند به جامجم گفتهاند که بیشتر وقت آنها در کلاس صرف ساکت کردن دانشآموزان، برقراری نظم کلاس و جاانداختن مفاهیم درسی و رفع اشکال میشود نه تمرکز بر تواناییها و ضعفهای تک تک آنها.
حس بیانگیزگی که در میان دانشآموزانی که به روش توصیفی سنجیده میشوند نیز مشکلی دیگر است که بیشتر معلمان به اتفاق از آن گله دارند. آنها در طول چند سالی که به این روش کار کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که حذف نمره، مرز میان درسخوان بودن و نبودن را از بین میبرد و همین باعث از بین رفتن انگیزه برای رقابت سازنده شده است.
توصیفهای سلیقهای نیز مشکلی دیگر در این سالها بوده به نحوی که برخی دانشآموزان حق خود را بهتر از آنچه که توصیف شدهاند، میدانند و در عوض، عدهای بیش از سطحی که بودهاند توصیف شدهاند، همان اتفاقی که سبب شده عدهای قضاوت کنند دانشآموزان توصیف شده، کم سوادتر از دانشآموزان سنجیده شده با نمره تربیت میشوند. اینها واقعیتهای اجرای روش ارزیابی توصیفی در سالهای اخیر است که اگر قرار است مطابق خواست سند تحول آموزش و پرورش به مقطع متوسطه نیز تعمیم یابد، باید برای آن نیز فکری شود.