موسیقی اولین هنری است که انسان با آن آشنا میشود. اولین لالاییهای مادرانه، اولین آواهای انسانی. موسیقیای ارزشمند است که کودک را به دنیای هنر پرتاب میکند. کودکان پیش از آنکه بتوانند کلمه و جمله را درست بگویند میتوانند ریتم یک موسیقی را تقلید کرده و فعالیتی ذهنی و حرکتی انجام دهند. شگفت آنجاست که همین کودکان زمانی که به کلاسهای موسیقی پا میگذارند با دنیایی عجیب، دوست داشتنی و غیر منتظره آشنا میشوند که میتواند زندگی آنها را متحول کرده و احساسی خوشآیند را در آنها ایجاد کند. بسیاری از کودکان در کلاسهای موسیقی تواناییهایی از خود نشان میدهند که میتواند در سایر رشتههای هنری و غیر هنری برای ایشان فایده داشته باشد. از سوی دیگر موسیقی میتواند برخی از تواناییهای کودکان را بالا برده و استعدادهای آنها را شناسایی کند.
پژوهشها نشان میدهد کودکانی که موسیقی را پیش از هفت سالگی آغاز کردهاند، در دروس ریاضی و علوم موفقتر از دیگران خواهند بود. این موفقیت تنها به دورس مدرسه خلاصه نمیشود. تصور کنید کودک زیر هفت سالی را که هنوز توانایی خواندن و نوشتن ندارد اما قرار است موسیقی بیاموزد. این کودک در کلاس موسیقی به فراخور سنش با سازهایی آشنا میشود که برای به صدا درآوردن آنها به هر دو دستش نیاز دارد. کودکی که هنوز مشخص نیست قلم را با کدام دست میگیرد، در کلاس موسیقی به آسانی عادت میکند که از هر دوستش برای به صدا درآوردن سازها استفاده کرده و حتی همزمان نتها را از روی تخته یا کتابش بخواند و حتی به آوازخوانی هم بپردازد. بنابراین چنین کودکی مجموعهای از حرکات را انجام میدهد که به ارتباط بین ذهن، چشم، مغز، دستها، پاها و دهان مربوط میشود.
این کودک همچنین پیش از آنکه حروف الفبا را بیاموزد با خط موسیقی آشنا میشود. از آنجاکه این آموزشها با بازی، حرکت و هیجان همراه است، هیچ کدام تمرینِ سخت و اجباری به حساب نمیآید. بنابراین کودک بدون فشار از سوی مدرسه یا والدین و با حالتی شاد و مفرح، تواناییهایی به دست میآورد که میتواند در آینده برایش مفید باشد. چون کودکان با کمک موسیقی عادت میکنند از هر دو نیمکرهی راست و چپ مغزشان استفاده کنند و همین باعث بالا رفتن تواناییهایشان در زمینهی دروس مربوط به مدرسه خواهد شد. همچنین این بچهها در حین آموزش موسیقی، به نظم و برنامهریزی نیز عادت کرده و از این نظر هم با سایر همسالان خود تفاوت خواهند داشت.
یکی دیگر از فواید آشنایی با موسیقی در سنین پیش از هفت سال این است که موسیقی میتواند علاوه بر شناسایی تواناییهای بچهها، ناتواناییهای آنها را نیز پیدا کرده و در اغلب موارد به رفع آنها کمک کند. کودکانی که دچار مشکلات بینایی مانند تنبلی چشم، دوبینی و کور رنگی هستند، در کلاسهای موسیقی و با کمک رنگ و اندازهی سازها و صدای هر کدام، تا حدی بر این مشکل فائق میآیند. همچنین اختلالات حرکتی در دستها و پاها، هماهنگ نبودن این حرکات و برخی مشکلات ناشی از اختلالات رفتاری نیز با کمک موسیقی مشخص میشود و در بسیاری موارد برای این مشکلات راه حلهایی از طریق موسیقی وجود دارد. به عنوان نمونه کودکان بیشفعال به فعالیتی ذهنی و حرکتی نیاز دارند که هم بخشی از انرژی آنها را تخلیه کند و هم بخش دیگر را تحت کنترل درآورد؛ برای چنین مشکلی موسیقی میتواند راه حلی سریع و مطمئن باشد، چون موسیقی نیز مانند شطرنج و سایر بازیهای فکری، فعالیتی فکری است اما بر خلاف سایر بازیهای فکری «حرکت» نیز در موسیقی نقش مهمی دارد و از همه مهمتر فعالیتی لذتبخش و شادی آور برای کودکان و حتی بزرگسالان است.