کسب جوایز، اختراعات و دستاوردهای عظیم علمی توسط دانشمندان و محققان مقیم خارج بارها و بارها نامهای آشنای ایرانی را در صدر اخبار رسانههای غرب قرار داده است. موفقیتی که هم مایه مباهات و افتخار است و هم افسوس از اینکه این سرمایههای عظیم علمی در کشور خودشان نیستند و تنها اخبار آن به ما میرسد و دلواپس از ادامه روند مهاجرت نخبگان.
اسمش را مهاجرت نخبگان بگذاریم یا فرار مغزها یا هر عنوانی دیگر، آغاز آن بر میگردد به دهههای پیش، در سالهای 1240 و 1250 زمانی که محصلان ایرانی در زمان عباس میرزا به کشورهای غربی برای تحصیل علوم و فنون، مهاجرت کردند. این روند کمابیش و به اشکال گوناگون استمرار یافت. در اوایل دهه 1350 با افزایش ناگهانی قیمت نفت و در نتیجه بالا رفتن رشد تولید ناخالص داخلی، جریان اعزام دانشجو و خروج ایرانیان از کشور شدت مضاعفی به خود گرفت. شیب مهاجرت مغزها از همان زمان آغاز شد و نام ایران از همان دورهها در فهرست کشورهایی قرار گرفت که نخبگانشان از کشور مبدأ مهاجرت می کنند. چندی است که البته ایران، از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام اول را از آن خود کردهاست. به گزارش صندوق بینالمللی پول سالانه حدود ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و موقعیت شغلی بهتر از کشور خارج میشوند. در همین گزارش آمده که رقم خروج حدود 180 هزار تحصیلکرده از ایران، به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از کشور است.
در نمونهای میبینیم که از مجموع 225 دانشآموز ایرانی که در سالهای 1372 تا 1386 در 53 المپیاد جهانی شرکت کردند بیش از 140 نفر معادل 2/62 درصد هماکنون در یکی از دانشگاههای مطرح دنیا در امریکا و کانادا تحصیل یا تدریس میکنند و 350 نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال 82 تا 86 به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. همچنین هماکنون 2/69 درصد مدالآوران در المپیاد فیزیک، 6/76 درصد ریاضی، 50 درصد رایانه و 50درصد شیمی خارج از مرز جغرافیایی کشور و اکثراً عضو هیأت علمی یا پژوهشی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برتر و تأثیرگذار در دنیا همچون دانشگاه هاروارد، استنفورد، امآیتی، کالیفرنیا، کمبریج، جان هاپکینز و پرینستون در امریکا و دانشگاه تورنتو و سایمون فریز در کانادا هستند. مبدأ 94 درصد آنها سکوی پرتابی بهنام «دانشگاه صنعتیشریف است» و مقصد 4/66 درصد آنها امریکا.
با نگاهی به دستاوردهای دانشمندان ایرانی دانشگاههای خارج کشور در عرصههای مختلف پزشکی، هوا و فضا، نانو فناوری، زیستفناوری، هستهای و... و انعکاس آنها در رسانهها و مجلات معتبر علمی میتوان به سرمایه عظیم علمی ایران در خارج از کشور پی برد. کسب مدال «فیلدز»، عالیترین جایزه علمی رشته ریاضیات که از آن به عنوان نوبل ریاضیات یاد میشود توسط دکتر مریم میرزاخانی، استاد 37 ساله دانشگاه استنفورد که برنده مدال طلای المپیاد دانشآموزی ریاضی سالهای 1994 و 1995 و دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریف بود، نمونهای از این موفقیتهای دانشمندان ایرانی مقیم خارج است. یا انتخاب پروفسور علی خادمحسینی استاد ایرانی هاروارد-امآیتی به عنوان برنده جایزه محقق جوان شاخه مهندسی و علوم نانو مؤسسه مهندسی شیمی در سال 2014 و همچنین کسب جایزه جهانی انجمن مهندسان برق توسط سه دانشمند ایرانی.
علاوه بر جوایز جهانی، دستاوردهای دانشمندان و محققان ایرانی مقیم خارج در حوزه اختراعات و ابتکارات و فناوری نیز بسیار چشمگیر بوده است. به عنوان نمونه، طراحی رایانههای خنکتر به وسیله روزبه شهسواری و نوید سخاوند، ساخت پوست و چشم الکترونیکی توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا به رهبری علی جاوهای، دانشیار مهندسی الکتریکی و علوم رایانه دانشگاه کالیفرنیا، تولید سلولهای سالم کبد از پوست با همکاری میلاد رضوانی دانشمند ایرانی و دارای مدرک پسادکترای دانشگاه کالیفرنیا. طراحی قالیچه مولد برق از امواج دریا به سرپرستی دانشمند ایرانی، پروفسور محمدرضا عالم، متخصص مکانیک امواج دانشگاه کالیفرنیا. خلق خیمههای جنگلی از نانولولههای طلا توسط یک دانشمند ایرانی.
کنترل قند خون دیابتیها با کوچکترین حسگر چشمی جهان با همکاری دانشمند ایرانی، پروفسور بابک امیر پرویز دانشمند ایرانی دانشگاه واشنگتن، ساخت رایانه از مواد شنل نامریی توسط دانشمند ایرانی، نادر انقطاع از دانشگاه پنسیلوانیا، تشخیص سریعتر سرطان پوست به کمک تلفن همراه با دستاورد ابداعی دانشمند ایرانی، مریم صادقی، کشف چشمه جوانی با همکاری دانشمند ایرانی، طراحی پهپاد رباینده پهپادها توسط دانشمند ایرانی، سامی کامکار. تولید طلا از باکتری توسط دانشمند ایرانی دانشگاه دولتی میشیگان، کاظم کاشفی. کشف ژن سرطان توسط گروهی از محققان بینالمللی با حضور یک دانشمند ایرانی و صدها نمونه دیگر در کنار حضور دانشمندان نجوم ایران در ناسا و مدیریت بزرگترین دانشگاهها و بیمارستانهای معتبر دنیا.
آغوش باز غرب به روی نخبگان ایرانی
پروفسور یوسف ثبوتی، چهره ماندگار فیزیک ایران در گفتوگو با <ایران> با بیان اینکه مهاجرت نخبگان از گذشتههای دور و از زمان تأسیس دانشگاه در ایران تاکنون وجود داشته و همچنان ادامه دارد میگوید: «در کشور سالهاست که نخبهپروری را آموختهایم اما نحوه نخبهداری را نمیدانیم و امیدوارم که نحوه نخبهداری در کشور به وجود آید تا بتوانیم از دانشمندان کشورمان استفاده کنیم، چراکه در خارج از کشور برای جذب نخبگان ایرانی بازار پررونقی وجود دارد اما بازار داخل ایران، رونق چندانی برای تجاریسازی این افراد نخبه برجسته ندارد.»
به گفته وی، باید محیط برای کسانی که عشق به پژوهش و علم دارند در دانشگاهها فراهم شود. چراکه اگر در کشور خریداری برای نخبهها نباشد، دانشگاههای خارج از کشور با تمام امکانات از آنها استقبال میکنند و شاهد ادامه روند مهاجرت نخبگان خواهیم بود.> این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تعاملات و رفت و آمدهای بینالمللی در دانشگاههای کشور امری ناشناخته است تصریح میکند: «لازمه توسعه و پیشرفت در حوزههای علمی نیازمند مراودات علمی بینالمللی میان دانشگاهها است که متأسفانه در این زمینه توجه چندانی نمیشود و همانطور که میبینیم هنوز دانشجوی خارجی در دانشگاههای کشور حضور چشمگیر ندارند.» این استاد دانشگاه معتقد است که گردش مغزها در درجه اول مستلزم این است که ما امکانات لازم را برای حضور نخبگان خارج از کشور فراهم کنیم. به اعتقاد او، باید متناسب با تجربه و تخصص استادانی که به داخل کشور سفر میکنند، تجهیزات و امکانات مهیا کنیم تا ماندن در ایران برای آنها جاذبه داشته باشد تا رفته رفته برای حضور دائم نخبگان در داخل کشور، برنامهریزی شود.
شکاف عمیق میان صنعت و دانشگاه
به اعتقاد بسیاری مهاجرت نخبگان دارای جنبههای مثبت و منفی است. عدهای مهاجرت نخبگان را فرار مغزها نمیدانند، بلکه یک فرصت تلقی میکنند که تعدادی از دانشجویان خوب ایرانی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور میروند، فرصتهای تحصیل بهتری را در کشورهای دیگر مییابند و پس از فارغالتحصیلی به کشور برمیگردند در مقابل عدهای دیگر هم معتقدند که براساس آمار بیش از 80 درصد از این افراد به کشور برنمیگردند و سالانه میلیونها دلار از سرمایه کشور با مهاجرت نخبگان از بین میرود و علت آن هم نبود فرصتهای پژوهشی در کشور، نبود امکانات در دانشگاهها، بیکاری، رانت و سوءاستفاده عدهای که نظیر آن را در 3 هزار بورسیه غیرقانونی دیدیم. در چنین شرایطی است که پدیده گردش نخبگان مطرح میشود. در این روش گفته میشود که اگر قادر نیستیم فرد نخبه را برای همیشه در داخل کشور نگه داریم، حداقل میتوانیم بهطور مقطعی و دورهای از دستاوردهای علمی او استفاده کنیم. در این شیوه، امکانات و تسهیلاتی در اختیار نخبههای خارجنشین قرار میگیرد تا بتوانند با فراغ بال و بدون دغدغه به داخل کشور سفر و دستاوردهای علمیشان را منتقل کنند؛ در عین حال، فرد نخبه نیز هر زمانی که دوست داشته باشد، میتواند دوباره به خارج از کشور برگردد و ناخودآگاه همین سفرهای متعدد نخبگان باعث میشود کشور از توان و دانش نخبگان مقیم خارج از کشور، بیبهره نماند.
دکتر سعید سهرابپور ، قائم مقام بنیاد ملی نخبگان درباره ضعف برنامهریزی برای بهره بردن از ظرفیت نخبگان ایرانی مهاجر میگوید: «با وجود شکاف عمیقی که هماکنون بین صنعت و دانشگاه در کشور وجود دارد، بسیاری از نخبگان، حتی در صورت برگشت به کشور نیز مجبور خواهند شد که در نهایت به کار تدریس در مراکز آموزش عالی روی بیاورند؛ درحالی که عمده علاقهمندی نخبگان به تولید محصولات دانش بنیان و حضور مؤثر و کاربردی در دنیای صنعت است.»
او معتقد است که خروج نخبگان از ایران و تحصیل در دانشگاههای خارجی، بد نیست. به شرط اینکه آنها به بازگشت هم فکر کنند. وی نه تنها اقدام نخبگان در خصوص ترک ایران را نکوهش نمیکند بلکه ادامه تحصیل در دانشگاههای برتر جهان را حق این افراد میداند. سهرابپور با بیان اینکه اساساً رفتن این افراد به دانشگاههای کشورهای خارجی اشکال ندارد تصریح کند: «ما موارد زیادی داشتهایم که به دانشگاههای برتر دنیا رفتهاند. خود من هم جزو این افراد هستم. اما اشکال کار در اینجاست که برخی از این افراد حاضر به برگشت نیستند. جاذبههای آنجا بعد از تحصیلات زیاد است و ما توان رقابت با این جاذبهها را نداریم. عدهای هم که راضی به برگشت میشوند به دلیل اهمیتی است که پدر، مادر، خانواده و کشور برای آنها دارد.»
وی میگوید: «بنیاد ملی نخبگان تا زمانی که این افراد دانشآموز و دانشجو هستند انواع و اقسام حمایتها را از این افراد انجام میدهد. 3 سال است که برنامهای بینالمللی تحت عنوان ارتباط با نخبگان خارج از کشور را اجرا کردهایم. در این برنامه از آنها هر ساله برای شرکت در کنفرانسهای علمی دعوت میکنیم؛ برای سخنرانی یا حضور در کارگاههای علمی و تخصصی. خیلی از این افراد سالهاست از ایران دور هستند و به محض ورود به ایران با پیشرفتهای ایران آشنا میشوند، چه بسا جذب ایران میشوند. خیلیها به عنوان استاد راهنما و استاد مشاور برای پایان نامههای داخلی فعالیت میکنند.»
به گفته وی، اغلب نخبگان مقیم خارج از کشور، برای به دست آوردن پول بیشتر به ایران نمیآیند، بلکه اگر با آنها مراوده داشته باشیم، تجهیزات کار پژوهشی را در اختیار آنها بگذاریم و برای ادامه همکاری آنها، قوانین اداری دست و پاگیر وضع نکنیم، خیلی از آنها علاقهمند هستند که به ایران سفر کرده و در طرحهای علمیما مشارکت کنند. موضوع مهاجرت نخبگان در کشور ما پدیدهای است که از دیرباز تاکنون بوده و صدمات جبرانناپذیری در بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وارد کرده است. کشور ما در همه عرصههای صنعتی نیازمند نخبگان است تا چرخ فرسوده صنعت به حرکت درآید. بدون شک رویه معیوب ارتباط صنعت و دانشگاه و فضای رانت و نبود عدالت آموزشی در دانشگاهها باشد باید همچنان شاهد مهاجرت نخبگان به خارج و بی میلی آنها به بازگشت به وطن باشیم.